این روزها آنقدر تعداد کتا بها و مقاله ها و سخنرانی ها ی رویایی با قالب های دهن پر کن در مضامین نظام های آموزشی نوین وصحبت از تغییر و تحول و آموزش مجازی و ..........زیاد شده که شاید بحث وبررسی ها و مشاهدات بنده در نظر متخصصین کاری غیر علمی و خنده دار بنماید. اما آنچه که به عنوان درد دل با مشاهدات و تجربیات شخصی در این نوشته میبینید شاید درد دل بسیاری از معلمین و به زعم آقایان حرفهای الکی و غیر علمی باشد. درضمن بزرگ کردن برخی پیشرفت های آموزش وپرورش دلیلی برعدم ضعف بزرگ مسائل آموزشی و پرورشی نیست.
بی انگیزگی اکثر دانش آموزان و معلمین به امر فرا گیری و فرادهی یکی ازمشکلات عمده نظام آموزشی ایران است که دلایل متعددی می تواند داشته باشد:
- اجبار به درصد قبولی بالاتوسط مقامات بالاتربه وسیله معلم به دلایل نامعلوم .
- مشکلات رفاهی معلمین از قبیل مشکلات مالی ،انتقال،سرویس ایاب و ذهاب و....... .
- آمار در صد بیکاری برای باسوادان
- مشکلات فرهنگی مانند:رسیدن به هدف بدون تلاش،تقلب،کم سواد بودن والدین،دور زدن قانون
- امکا نات بسیار ضعیف آموزشی ورفاهی مدارس.(منظور کل ایران است نه مدارس شهر های بزرگ)که اکثر مدارس شهرستانهای کوچک و بخشها از داشتن ساده ترین اکانات رفاهی که سرویس بهداشتی و آب می باشد محرومند.آیا به نظر شما در چنین مدارسی سخن ازعلم روانشناسی یاد گیری و نظام های آموزشی جدید مضحک نیست؟؟؟
- تربیت ناصحیح معلمین در مراکز تربیت معلم با توجه به نیازهای به روز مدارس کشور(نیاز های آموزشی و فرهنگی)
- سازماندهی غلط و کاملا غیر اصولی معلمان با توجه به رشته و تخصص وتوانایی ایشان
- عدم احساس مسئولیت به مسائل آموزشی و تربیتی مسئولان ادارات و نزاع ها و کر کری های آنان با هم سر موضوعات پوچ و بیهوده از قبیل پست و حسادت و .......... .
- ناعدالتی در اجرای قوانین اداری برای رفاه حال معلمین وعدم اجرای عدالت و مساوات میان همه با توجه به توانایی هایشان
- عدم آشنایی واشراف مسئولان رده بالا به وظایف خویش
- عدم ثبات مدیریتی در ادارات و سازمانها و عزل ونصب های کاملا نا مرتبط با مسائل آموزشی و پرورشی
- و........
همه اینها مواردی است که سخن از تحول ودگرگونی و نظامهای تقلیدی بدون تحقیق و بررسی را در کشورمان ناکارامد می کند و معلم و شاگرد را در رسیدن به اهدافشان بی انگیزه می کند.