خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

خبرهای فارسی

اخبار موسیقی، اخبار آی تی، اخبار ورزشی، اخبار استخدام

عاشقانه

تصویر عاشقانه ای که خیلی ها با آن گریه کردند
گفته شده است که عکس این دو پرنده در کشور اکراین گرفته شده است و میلیون ها نفر در کشور آمریکا و اروپا با دیدن این عکس ها گریه کرده اند. عکاس این عکس ها آنها را به بالاترین قیمت ممکن به روزنامه های فرانسه فروخته است و تمام نسخه های روزنامه در روز انتشار این عکس بطور کامل فروخته شده است.
در تصویر اول پرنده ماده زخمی روی زمین افتاده و منتظر شوهرش می باشد.

 

عشق پرنده

در تصویر دوم پرنده نر برای همسرش با عشق و دلسوزی غذا می آورد.
عشق پرنده
در تصویر سوم پرنده نر مجددا برای همسرش غذا می آورد اما متوجه بی حرکت بودن وی می شود لذا شوکه شده و سعی می کند او را حرکت دهد.

عشق پرنده

لحظه ای که متوجه مرگ عشق خود می شود و شروع به جیغ زدن و گریه می کند.
عشق پرنده
در کنار جنازه همسرش می ایستد و همچنان به شیون می پردازد.
عشق پرنده
در آخر مطمئن می شود که عشق به او باز نمی گردد لذا با غم و ناراحتی کنار جنازه وی آرام می ایستد.

عشق پرنده

یک لیوان شیر

روزی روزگاری پسرک فقیری زندگی می کرد که برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می کرد. از این خانه به آن خانه می رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد .

روزی متوجه شد که تنها یک سکه ۱۰ سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود که شدیداً احساس گرسنگی می کرد. تصمیم گرفت از خانه ای مقداری غذا تقاضا کند. بطور اتفاقی درب خانه ای را زد. دختر جوان و زیبایی در را باز کرد. پسرک با دیدن چهره زیبای دختر دستپاچه شد و به جای غذا، فقط یک لیوان آب درخواست کرد .


دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود به جای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد. پسر با تمانینه و آهستگی شیر را سر کشید و گفت: «چقدر باید به شما بپردازم؟». دختر پاسخ داد: «چیزی نباید بپردازی. مادر به ما آموخته که نیکی ما به دیگران ازایی ندارد.» پسرک گفت: «پس من از صمیم قلب از شما سپاسگذاری می کنم»
سال ها بعد دختر جوان به شدت بیمار شد. پزشکان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بیمارستانی مجهز ، متخصصین نسبت به درمان او اقدام کنند .
دکتر هوارد کلی، جهت بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد. هنگامی که متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده برق عجیبی در چشمانش درخشید. بلافاصله بلند شد و به سرعت به طرف اطاق بیمار حرکت کرد. لباس پزشکی اش را بر تن کرد و برای دیدن مریضش وارد اطاق شد. در اولین نگاه او را شناخت .
سپس به اطاق مشاوره باز گشت تا هر چه زود تر برای نجات جان بیمارش اقدام کند. از آن روز به بعد زن را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سر انجام پس از یک تلاش طولانی علیه بیماری، پیروزی از آن دکتر کلی گردید .
آخرین روز بستری شدن زن در بیمارستان بود. به درخواست دکتر هزینه درمان زن جهت تائید نزد او برده شد. گوشه صورتحساب چیزی نوشت. آن را درون پاکتی گذاشت و برای زن ارسال نمود .
زن از باز کردن پاکت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت. مطمئن بود که باید تمام عمر را بدهکار باشد. سرانجام تصمیم گرفت و پاکت را باز کرد. چیزی توجه اش را جلب کرد. چند کلمه ای روی قبض نوشته شده بود. آهسته آن را خواند :

بهای این صورتحساب قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است ...

کشف راز پوست های بدون چروک

محققان در یک آزمایش که 20 هفته به طول انجامید متوجه شدند موش هایی که فاقد آنزیم Granzyme-B هستند به اندازه قابل توجهی کمتر از موش هایی که دارای این آنزیم هستند پیر می شوند.

محققان موفق به کشف آنزیمی شدند که پوست را پیر می کند.
 به گزارش ایرنا از ساینس، محققان دانشگاه «کلمبیا» در انگلیس معتقدند که مسدود کردن این ژن موجب رها ساختن پوست از چین و چروک می شود.
این کشف راه را برای ابداع کرم ها و درمانی هایی که پیری پوست را نقض می کند هموار می سازد.
محققان در یک آزمایش که 20 هفته به طول انجامید متوجه شدند موش هایی که فاقد آنزیم Granzyme-B هستند به اندازه قابل توجهی کمتر از موش هایی که دارای این آنزیم هستند پیر می شوند.
محققان متوجه شدند: موش های فاقد این آنزیم همچنین به طور قابل توجهی پوست های نرم تری دارند و کولاژن پوست آنها سالم تر است.
محققان به طور تصادفی متوجه نقش این آنزیم بر روی پیری پوست شدند؛آنها سرگرم بررسی نقش Granzyme-B بر تصلب شریان و حملات قلبی بودند که متوجه این موضوع شدند. در جریان این آزمایشات محققان متوجه تفاوت کیفیت پوست در گروه های مختلف موش ها شدند.
محققان می گویند: این کشف می تواند به ابداع داروهایی منجر شود که آنزیم Granzyme B را مسدود کند و از پیری پوست ممانعت کند.
آنها امیدوارند که این داروها به زودی تجاری شوند.

مدیتیشن-موفقعیت

 :تاثیرمدیتیشن موفقیت در کار

یکی از ترسهای رایج این است که مدیتیشن باعث می‌شود تا شخص، رویایی، فراموش‌کار و بدون محرک و انگیزه شود. این استنباط دقیقاً برخلاف حقیقت است. البته این کاملاً واقعیت دارد که معیارهای شخص تغییر می‌کند، مراقبت و دقت شما بیشتر خواهد شد و ضرورت جنگ مداوم با زندگی‌تان و با اطرافیان‌تان را از دست خواهید داد،ولی این‌که انسانی رویایی و بی تفاوت می‌شوید کاملاً غیر واقعی است. اگر خیال و اعصاب‌تان آسوده و آرام باشد و به زمان حال تمرکز نمایید، بیشتر و بهتر می‌توانید در کار و یا زندگی روزمره، کارآیی بهتر و بیشتر داشته باشید.

اگر دچار مشکلی شده باشید و به این مشکل در زمان حال نگاه کنید  متوجه خواهید شد که نسبت به گذشته با قاطعیت خیلی بیشتر و مؤثرتری از عهدة مشکلات بر می‌آیید. آیا این رؤیا است؟ در حقیقت عدة زیادی از مردم، خلاف آن‌را تجربه می‌کنند. همین‌طور که افراد در ساهاجا یوگا پیشرفت می‌کنند، بطور طبیعی به یک حالت رقابت بدون سرآسیمگی دست می‌یابند، به تدریج به جستجوی صلاح خود و دیگران می‌پردازند، بصورت تکیه گاهی برای دیگران در می‌آیند و همه مایلند با آنها مشورت نمایند. ما نمی‌گوییم که بطور خودکار، مدیر مسئول شرکت‌تان خواهید شد اما مطمئناً متوجه خواهید شد که چگونه اطرافیان شروع به احترام گذاشتن به نظریات شما می‌نمایند.

 

بنیان کنگره60

بنام قدرت مطلق

هفدهمین سالگرد بنیان کنگره 60گرامی باد

ما هنوز متوجه این موهبت بزرگ نیستیم زیرا تازه اول راه قرار داریم کسانی که قبل از ما مسیر کنگره را پیموده اند متوجه هستند که بزرگترین معجزه به وقوع پیوسته ، شاید این موضوع به نظر بعضی ها درست نباشد ولی برای من همسفر که هر روز شاهد از دست رفتن عزیزترینم بودم درست است چون روزی هزار بار می مردم و زنده می شدم و هنگامی که به چشمان عزیزم نگاه می کردم که از شدت خماری یا نشأگی باز نمی شد زندگی برایم از جهنم هم جهنم تر می شد شاید امروز هنوز متوجه بسیاری از معجزاتی که هر روز به طریقی وارد زندگیمان می شود نشده ایم اما روزی خواهد رسید که همه بدانند نه تنها مسافران بلکه ما همسفران هم در زندگی به جایی رسیدیم که تنها مفهوم زندگی واقعی را درک کرده ایم .

زمانی ما برای یک مشکل کوچک زندگی را بر خود و اطرافیان به صورت جهنم درمی آوردیم و از یک روزنه بسیار کوچک به این بیکران نگاه می کردیم فقط یک نقطه می دیدیم نقطه ای کوچک و گمان می کردیم زندگی همین کینه ها ،حسادت ها ،دروغ ها ،شادی های کاذب و زندگی های از هم پاشیده است اما هر روز که می گذرد این روزنه بازتر و بازتر می شود و همه زیبایی ها ،خوبی ها و محبت های خالصانه و عشق واقعی به قدرت مطلق پدیدار می شود .

آری زندگی به رویمان لبخند می زند یک لبخند حقیقی نه دروغی،لبخند و شادی کودکانمان که شادی را در کانون گرم خانواده مشاهده می کنند پس از آن کشمکش های تمام نشدنی چه چیزی می تواند زیباتر از این باشد . چهارده پله عشق ،پر از گفتنی ها و پر از نیرو و رمز و راز ، پله شروع تفکر که کلمه ای بسیار زیباست و پله پایانی رسیدن از خود تا رسیدن به قدرت مطلق تا بی نهایت ،تا خود عشق .

نمی خواهم بگویم در این سالها همه ناکامی و بدی بوده خوبی ها و خوشی ها و پیشرفت های زیادی هم وجود داشته اما همراه با یکسری درگیری و مشکلات و چون نمی دانستیم چگونه با مشکلات کنار بیاییم و آنها را لعنت خدا می دانستیم و با مقصر کردن دیگران برای برطرف کردنشان بهای سنگینی را باید پرداخت می کردیم اما با آموزشهای کنگره به صورت پله ای یاد گرفتیم که چگونه می توان بر مشکلات پیروز شد . شربت ot برای درمان جسم و روان مسافران می باشد پس من همسفر چه می شوم ؟ آن تخریب هایی که در طول سالهای از دست رفته ام بر جسم و روانم وارد شده و شانه هایی که زیر بار اعتیاد خرد شده اند چه می شود؟ بله به قول بزرگی سالهایی را که ملخ ها خورده اند.

کنگره همه این ها را می دانسته و من همسفر را فراموش نکرده و برای من هم برنامه هایی دارد که در کنار مسافرم آموزش می بینم تا سالهای از دست رفته را بیابم پس بیاییم به شکرانه این موهبت عظیم همه دست ها را به طرف آسمان بلند کنیم و بگوییم تنها تو را می ستاییم و تنها تو را ستایش می کنیم برای انجام این عمل عظیم شکر، شکر ،شکر . وقتی به خود نگاه می کنم و با گذشته مقایسه می کنم یک گردش 360درجه ای می بینم ،جسمی شاداب با افکار و  اندیشه ای روشن به جای جسمی خمیده و افکاری مالیخولیایی البته هنوز راه زیادی در پیش است اما با آرامی و اندک اندک باید جلو رفت .

در پایان من همسفر و تمامی همسفران و مسافران رها یافته از بند نیرومندترین دشمن خودمان که جهل و ناآگاهی خودمان است برای ناجی بشریت ،برای کسی که سالهایی را که ملخ ها خورده بودند با کمک قدرت مطلق به ما بازگردانده تشکر و قدردانی می کنیم و می گوییم آقای مهندس درود بی پایان همگی ما بر شما ،باشد تا به یاری حق هر روز موفق تر باشید و به تمامی زحمت کشان کنگره 60خدا قوت می گوییم و همچنین آقای علامی راهنمای صبورمان را هرگز نمی توانیم نادیده بگیریم ایشان با فداکاری و تلاش کنگره بوشهر را راه اندازی کرد اگر این شعبه در بوشهر نبود ما هرگز نمی دانستیم کنگره 60چیست .

با تشکر از مهندس دژاکام همسفر نصرت