مجریان و دست اندرکاران رسانه های ماهواره ی فارسی زبان با سوء استفاده از حادثه تروریستی شارلی ابدو که منجر به کشته شدن کارکنان این مجله شد، علیه مسلمانان وارد عمل شدند. آنها با نادیده گرفتن بسیاری از واقعیت های موجود تنها وقایع را از نگاه خود بازگو کردند! در همین رابطه خبر مشترکی میان رسانه های فارسی زبان به سرعت منتشر شد. |
به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش وپرورش در پی برداشت نادرست برخی رسانه ها نسبت به جوابیه ارسالی این وزارت خانه در خصوص «ممنوعیت تنبیه بدنی درمدارس » اطلاعیه ای به شرح زیر صادر کرد.
1-وزارت آموزش و پرورش همواره از طرح دیدگاه های مختلف در خصوص مسائل نظام آموزشی استفاده کرده و نقد دلسوزانه را تحفه الهی می داند که می تواند به ارتقای نظام آموزش و پرورش کشور کمک نماید.
2-تنبیه بدنی از نظر مقررات و قوانین آموزش و پرورش ممنوع و انجام آن جرم است و با مرتکبین تنبیه بدنیبراساس قوانین و آیین نامه های مصوب برخورد جدی شده و می شود.
3-جامعه فرهنگیان کشور به عنوان مربیان و معلمان، عهده دار آموزش و تربیت دانش آموزان هستند و در این مسیر عشق، ایمان و اخلاص را سرلوحه انجام وظیفه می دانند و همواره با بهره گیری از روشهای تشویقی و انذاری مورد تأیید تعلیم و تربیت اسلامی، برای پیشبرد اهداف آموزش و پرورش بهره می گیرند.
4-در گستره نظام تعلیم و تربیت و فراوانی مدارس کشور موارد نادر تنبیه بدنی، همیشه از سوی مسئولان و معلمان محکوم است .شایسته است به جای بزرگ نمایی و تبلیغات ژورنالیستی، رسانه ها به ویژه رسانه هایی که داعیه دار آرمان ها و ارزش های دینی می باشند متعهدانه به ریشه یابی و علل وقوع آن و ارایه راه حل های عملی برایواقع نشدن معدود تنبیهات صورت گرفته بپردازند . لازم است تاکید شود نگاه جریانی، غیرحرفه ای و کلیشه ایبه مؤلفه های تعلیم و تربیت غیر مسئولانه است و با توجه به اهمیت دستگاه آموزش و پرورش ضروریست متعهدانه عمل نماییم.
5-آنچه در واکنش به جوابیه اداره کل امور تربیتی و فرهنگی معاونت پرورشی و فرهنگی این وزارتخانه از سوی آن رسانه اعلام شده است. در خوشبیانه ترین حالت برداشتی غلط از یک تحلیل علمی در باب روش های تشویق و تنبیه است به گونه ای که درج تیتر «پیشنهاد قانونی شدن تنبیه بدنی» علیرغم تاکیدات قانونی و توصیه های مسئولان و برخوردهای صورت گرفته با متخلفان تنها اقدامی برای مشوش کردن اذهان خانواده ها و دلسوزانه نظام تعلیم و تربیت است. تنبیه یعنی روش های بازدارنده و تنبیه بدنی یعنی اعمال خشونت . موضع علمی آن جوابیه این بوده است که روش های بازدارنده موجود ناکارآمد است و باید در آن تجدید نظر اساسی صورت گیرد اما تنبیه بدنی همچنان از نظر صاحب نظران تعلیم و تربیت و مقررات آموزش و پرورش و نگاه مسئولان آن نامطلوب، غیرموثر و محکوم است .
6-معلمان عزیز کشور علاوه بر شغل شریف معلمی عموما خود نیز پدر ومادر هستند و امانت های مردم را همچون فرزندان خود گرامی می دارند و به هیچ وجه تنبیه بدنی گلهای بوستان باغ تعلیم و تربیت را شایسته ی شأن والای معلمی نمی دانند و نادر اتفاقات رخ داده را خروج از دایره اخلاق معلمی می دانند.
در پایان به صراحت اعلام می شود که منظور از تنبیه، مجموعه روش های باز دارنده به استثنای تنبیه بدنی است که در ماده 76 آیین نامه اجرایی مدارس به طور کامل تصریح و تشریح شده است و وزارت آموزش وپرورش همواره به همکاران محترم آموزشی و تربیتی توصیه نموده است که از موارد احصاء شده در ماده فوق الذکر برای راهنمایی و تربیت دانش آموزان استفاده نمایند.
اتفاق ناامیدکننده هفته گذشته، بدون تردید انتشار مصاحبه حیرت انگیز مجتبی جباری با وب سایت «الکاس» قطر بود؛ جایی که شماره هشت سابق فوتبال کشورمان درست شب بازی با عنابی ها، به تیتر اول خبرگزاری حریف تبدیل شد و هر چه دل تنگش می خواست در مورد فوتبال ایران به زبان آورد! او گفت کارلوس کی روش هیچ چیز به تیم ملی اضافه نکرده و حتی یک نکته هم به وی نیاموخته است، گفت در فوتبال ایران به نسل جدید بها داده نمی شود، گفت افتخار می کند از اینکه به لیگ قطر پیوسته و جایی حضور دارد که جوانان مورد توجه هستند، گفت همه دنیا شاهد بازی های ضعیف ایران در برزیل بودند و این تیم نمی تواند مدعی قهرمانی در جام ملتها باشد، گفت که خداحافظی اش از تیم ملی به خاطر دلواپسی اش از به خطر افتادن منافع الاهلی بوده و احساس نگرانی می کرده از اینکه در صورت حضور در جام جهانی، مصدوم شود و فرصت خدمت به باشگاه قطری را از دست بدهد. او گفت، هرآنچه را که نباید می گفت. بی خیال تکذیب و توجیه های بعدی؛ مهم، مصاحبه ای بود که چند ساعت مانده به بازی مرگ و زندگی قطری ها روی اینترنت رفت، آن هم با امضای یک ستاره ایرانی!
این اولین بار نیست که مجتبی جباری با سخنان شگفت انگیزش باعث بهت و حیرت ایرانیان می شود. او پیش تر در پایان بازی استقلال و الهلال عربستان شدیدا به تشویق «خلیج فارس» توسط تماشاگران اعتراض کرده و بعد از پیوستن به الاهلی گفته بود «خوشحالم که در قطر، هر روز استعدادهای جدیدی از خودم کشف می کنم!» این آخری اما واقعا شاهکار بود. چه کسی فکرش را می کرد شب یک بازی کلیدی تیم ملی، تیر زهرآگین از جانب جبهه خودی شلیک شود؟ مارادونا را ول کنید، غضنفر راهم ول کنید، این دفعه زیدان را بگیرید! دنیای عجیبی است؛ این طرف بعد از سوت پایان ایرماتوف، کی روش پرتغالی که پیش تر به تبانی با قطر متهمش کرده بودند، با صورتی کبود از هیجان زانو می زند و پیروزی تیمش را جشن می گیرد. آن طرف اما ستاره فوتبال ایران بزم رسانه های دشمن را چراغانی می کند. کاش هیچ وقت «زادگاه» را مساوی با «ملیت» نمی گرفتیم!
بعد ازخواندن این مصاحبه، شاید بشود یک دنیا سوال از جباری پرسید. شاید بشود روزی را به یادش آورد که استاد بعد از بازی با سایپا مهر کرج، درایت کی روش را به رخ مظلومی کشید و هر چه دلش خواست علیه سرمربی استقلال گفت. شاید بشود جلد مهم ترین مطبوعات دنیا را بعد از بازی ایران و آرژانتین برایش ردیف کرد و نشانش داد که بازی به قول او «افتضاح» کشورمان، چه بازتابی در جهان داشت. این همه اما چه فایده ای دارد، وقتی کسی خودش را به خواب زده و سودای برخاستن ندارد؟ اصلا گیریم که همه این حرف ها درست باشد و از سر دلسوزی، اما آیا بهترین جا برای طرح شان، یک رسانه قطری بوده است؟ یعنی هیچکس در ایران به آقا مجتبی تریبون نمی داد تا بیاید و حرفش را بزند؟ آیا اگر او اراده می کرد در برنامه نود نقطه نظراتش را به زبان بیاورد، عادل فردوسی پور این فرصت را در اختیارش قرار نمی داد؟ سیلی زدن به صورت دوست مقابل دیدگان دشمن، چه سودی دارد؟ چه کسی قرار است حرف های جباری را در یک رسانه بیگانه بشنود و آنها را مبنای عمل قرار بدهد؟ در این شرایط آیا حق نداریم بیش از پیش به نیت او شک کنیم و از آقای ستاره ناامید باشیم؟
مجتبی جباری سال هاست که «از بالا» به فوتبال ایران نگاه می کند و هیچ فرصتی را برای تحقیر آن از دست نمی دهد. او همان کسی است که پیتزا دادن باشگاه به بازیکنان را به تمسخر می گیرد، اما به خودش اجازه می دهد مربیانش را در هم بکوبد، با یک بازیکن وسط زمین درگیر شود و حکم اخراجش از تیم را بدهد یا وسط قرارداد با یک باشگاه حرفه ای ناگهان زیر همه چیز بزند و چمدانش را ببندد. او حالا صراحتا گفته یک تیم عربی حوزه خلیج فارس را در آستانه جام جهانی به تیم ملی کشورش ترجیح داده است. به به، عجب روحیه ستایش برانگیزی! بیچاره ژاپنی های مفلوک و آماتور که همین حالا نصف بازیکنان شان لیگ های ممتاز اروپایی را درست وسط مسابقات ول کرده اند و برای بازی در جام ملتهای آسیا زیر پرچم کشورشان آمده اند. این بدبخت ها کی قرار است درست شوند آقا مجتبی؟
شاید جباری از هیچ بازیکنی در جهان به اندازه کرار جاسم نفرت نداشته باشد؛ کسی که او در موردش گفته بود: «می خواستم در رختکن بزنمش، اما بچه ها گفتند غریب است!» کاش اما مجتبی بعضی چیزها را از همین عراقی پرحاشیه یاد می گرفت؛ کسی که وقتی چند هفته پیش در اوج آمادگی فنی از تیم ملی کشورش خط خورد، حاضر نشد حتی یک خط در این مورد با رسانه های ایرانی حرف بزند. عادل فردوسی پور در برنامه نود خودش را کشت تا او روی آنتن تلویزیون کشورمان فقط چند کلمه فارسی صحبت کند، اما کرار که این زبان را از سعدی و حافظ هم بهتر بلد است هرگز زیر بار نرفت و تنها به زبان مادری اش سخن گفت. مشکلی هم نیست البته؛ تیم ملی ایران که به قول آقا مجتبی «پیر» است، با گل یک جوان 20 ساله قطر جوانگرا(!) را با همه بازیکنان چند ملیتی اش حذف کرد تا متهم ردیف اول فساد در فوتبال جهان، به خاکش برگردد و جباری را از تنهایی دربیاورد. ممنون آقای شماره هشت؛ شما از همنشینی ات با شیوخ لذت ببر و ما از تماشای سردار آزمون در آغوش هموطنانی که روی سکو «مردانه» تیم شان را تشویق کردند. به خدا که معامله خوبی است؛ سرباز جنگ گریز را دادن و سردار دلپذیر را گرفتن!
'محمد دامادی ' شامگاه پنجشنبه در همایش تجلیل از پیشکسوتان عرصه خبر در ساری به اهمیت حضور خبرنگاران در جامعه با هدف تنویر افکار عمومی گفت: با توجه به نقد های رسانه ها، فساد های اداری و اقتصادی در کشور وجود دارد.
وی به نقش رسانه در تذکر های به موقع از وجود مشکلات مردم و سهل انگاری مسوولان در انجام درست ماموریت ها اشاره کرد و اظهار داشت: رسانه به عنوان رکن چهارم دموکراسی می تواند با فساد مقابله کند.
وی افزود : در چنین شرایطی هنوز مشکل بیمه خبرنگاران رفع نشده و خبرنگاری همچنان جزء مشاغل سخت محسوب نمی شود .
'سید رمضان شجاعی ' دیگر نماینده ساری در مجلس که عضو کمیسیون فرهنگی مجلس است، به وجود لایحه قانون حمایت از رسانه اشاره کرد و گفت: این لایحه که در دولت قبلی به مجلس ارائه شد با اشکالاتی در مواد آن مواجه شد که هنوز کمیسیون فرهنگی دولت قبلی و جدید آن را به مجلس ارایه ندادند.
وی ادامه داد: دولت قبلی می خواست درباره قانون جامع مطبوعات، لایحه ای را به مجلس پیشنهاد بدهد که سیاست های خود را پیش ببرد اما کمیسیون فرهنگی مجلس مانع از این کار شد.
وی با بیان اینکه قرار بود دولت دهم، اشکالاتی که کمیسیون فرهنگی بر لایحه قانون حمایت از مطبوعات گرفته را رفع کرده و مجدد به صحن مجلس بیاورد که این کار را انجام نداد، گفت: دولت یازدهم هم زیر بار برخی از اشکالاتی که به لایحه حمایت از مطبوعات گرفته بودیم، نرفت.
نماینده مردم ساری و میاندرود در مجلس با اشاره به اینکه موضوع سخت و زیان آور بودن خبرنگاری و بیمه تکمیلی و مقولات حقوقی از جمله مواد اصلی لایحه حمایت از رسانه ها است، گفت: از آنجاییکه پذیرش این مواد وزارت فرهنگ و ارشاد را وادار می کند تا بخشی از منابع خود را به این بخش اختصاص دهد، زیر بار نمی رود.
وی با بیان اینکه در قانون جامع حمایت از رسانه عمده دغدغه ما این است که سایت ها و خبرگزاری ها قانون ندارند، افزود: اکنون شکایت هایی که از خبرنگاران سایت ها و خبرگزاری ها صورت می گیرد در دادسرای عمومی و در جایی که یک سارق محاکمه می شود، مورد بررسی قرار می گیرد و هیئت منصفه ندارند.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه دولت ها به دنبال این هستند قانون مطبوعاتی مطابق با سیاست های خود تنظیم کنند، بیان داشت: در حالیکه قانون جامع حمایت از رسانه برای دولت وضع نمی کنیم.
وی تصریح کرد: اگر بعد از بررسی لایحه بودجه، لایحه حمایت از رسانه از سوی دولت به مجلس ارائه نشود، مجلس این طرح را به جریان می اندازد.
وی به برخی مشکلات معیشتی و صنفی خبرنگاران اشاره کرد و بیان داشت: امروز احتیاج خبرنگاران عاملی شده است تا بسیاری از وظایف ها و رسالت ها به درستی انجام نشود .