نزول عذاب و آمدن طوفان
نوح (علیه السلام ) (همچنان که از سوره هود و مؤ منون استفاده مى شود) مشغول ساختن کشتى بود تا این که آن را به اتمام رساند و امر خداى تعالى مبنى بر نزول عذاب صادر شد و آن تنور (113) شروع به جوشیدن کرد. در این هنگام خداوند به او وحى کرد که از هر حیوان یک جفت نر و ماده سوار کشتى کند و نیز اهل خود را به جز افرادى که مقدر شده بود هلاک شوند، یعنى همسرش که خیانتکار بود و فرزندش که از سوار شدن امتناع کرده بود و نیز همه کسانى که ایمان آورده بودند، سوار کند.
از سوره قمر استفاده مى شود که همین که آنها را سوار کرد خداى تعالى درهاى آسمان را به آبى ریزان باز کرد و زمین را بصورت چشمه هایى جوشان بشکافت ، آب بالا و پایین براى محقق شدن امرى که مقدر شده بود دست به دست هم دادند رفته رفته آب زمین را فرا گرفت و بالا آمد و کشتى را از زمین جدا کرد.
مسافران کشتى حضرت نوح (علیه السلام )
در این که طى مدت طولانى دعوت نوح به خداوند چند نفر به او ایمان آوردند و در کشتى سوار شدند، اختلاف است . اما قرآن کریم به اجمال مى فرماید: ((و جز اندکى به او ایمان نیاوردند (114))).
جمعى از مفسران گفته اند، کسانى که به او ایمان آوردند، جمعا هشتاد نفر و به گفته برخى دیگر هشتاد و هفت نفر بودند که هفتاد و دو نفر آنها از مردان و زنان قوم او و شش نفر دیگر پسران و زنانشان بوده اند.
آنچه مسلم است ، ایمان آورندگان گروه اندکى بوده اند، که سه پسر نوح به نام هاى سام ، حام و یافث به همراه زنانشان از آنان بوده اند. مورخان معتقدند که تمام نژادهاى امروز کره زمین به سه فرزند نوح باز مى گردد، از نژاد حامى در منطقه آفریقا ساکنند و از نژاد سامى در خاورمیانه و خاور نزدیک سکنى دارند و نژاد یافث را ساکنان چین مى دانند.
داستان پسر نوح (علیه السلام )
قرآن کریم به همسر (115) و فرزند بى ایمان نوح اشاره مى کند که بر اثر انحراف و همکارى با گناهکاران از مسیر ایمان خارج شدند؛ حق سوار شدن بر کشتى نجات را نداشتند زیر شرط سوار شدن بر کشتى ایمان بود. همچنین قرآن ، به استقامت و استوارى این پیامبر بزرگ اشاره مى کند به طورى که محصول سالیان بسیار دراز و تلاش پى گیر نوح (علیه السلام ) در راه تبلیغ آیین خویش ، جز ایمان آوردن گروهى اندک نبود که حضرت نوح براى هدایت هر یک از آنان به سوى خدا به طور متوسط ده سال زحمت کشید! زحمتى که مردم عادى حتى براى هدایت و نجات فرزندشان تحمل نمى کنند.
کنعان پسر نوح در زمره دشمنان آن حضرت به سر مى برد و به دین و آیین او ایمان نیاورده بود. در آن هنگام که آب از هر سو زمین را فرا گرفت و نوح و همراهانش در کشتى قرار گرفتند، ناگاه چشم نوح به کنعان افتاد که مانند دیگران براى نجات خود تلاش کرد و مى خواست به هر وسیله اى خود را از غرق شدن نجات دهد. به فرموده قرآن نوح فرزندش را که در کنارى جدا از پدر قرار گرفته بود مخاطب ساخت و فریاد زد: پسرم ! با ما سوار شو و با کافران مباش (116)، که فنا و نابودى تو را در بر خواهد گرفت . ولى آن فرزند لجوج و کوتاه فکر به گمان این که با خشم خدا نیز مى توان مبارزه کرد و فریاد برآورد: ((پدر! براى من نگران نباش . به زودى به کوهى پناه مى برم که دست این سیلاب به دامنش هرگز نخواهد رسید و مرا در دامان خود پناه خواهد داد (117))). نوح (علیه السلام ) باز ماءیوس نشد و بار دیگر به اندرز و نصیحت فرزند کوتاه فکر پرداخت تا شاید از مرکب غرور و خیره سرى فرود آید و راه حق پیش گیرد، از این رو گفت : ((فرزندم ! امروز براى هیچ قدرتى در برابر فرمان و عذاب الهى پناهگاهى وجود ندارد و تنها کسانى که مورد رحمت الهى قرار گیرند، اهل نجات هستند... (118))).
در این هنگام موجى برخاست و فرزند نوح را چون پر کاهى از جا کند و درهم کوبید ((و میان پدر و فرزند جدایى افکند و او را در صف غرق شدگان قرار داد (119))).
هنگامى که نوح فرزند خود را در میان امواج دید، عاطفه پدرى به جوش آمد و به یاد وعده الهى درباره نجات فرزندش افتاد و رو به درگاه خدا کرد و گفت :
((پروردگارا! پسرم از اهل من و خاندان من است و تو وعده فرمودى که خاندان مرا از طوفان و هلاکت رهایى بخشى (120))).
پروردگار در پاسخ نوح فرمود: ((اى نوح ! او از اهل تو نیست ! بلکه او عملى است غیر صالح و حال که چنین است ، آنچه را از آن آگاه نیستى از من تقاضا مکن . من به تو موعظه مى کنم تا از جاهلان نباشى (121))).
نوح دریافت که این تقاضا از پروردگار درست نبوده است و هرگز نباید نجات چنین فرزندى را مشمول وعده الهى بر نجات خاندانش بداند. از این رو به پروردگارش گفت : ((پروردگارا! من به تو پناه مى برم از این که چیزى از تو بخواهم که به آن آگاهى ندارم و اگر مرا نبخشى و مشمول رحمتت قرار ندهى ، از زیانکاران خواهم بود (122))).
تیموتی آرکوری یکی از آنالیزورهای Cowen and Company اخیرا ادعا کرده که اپل در حال تولید یک آیفون 4 اینچی است که ممکن است در سال 2015 به بازار راه پیدا کند. آرکوری به نقل از تأمینکنندگان اپل خبر داده که آیفون 4 اینچی مشابه با آیفون 5s خواهد بود، اما ممکن است فاکتورهایی از طراحی آیفون 6 و 6 پلاس چون حاشیههای انحنادار را نیز به عاریه گرفته باشد.
وی همچنین افزوده که مدل جدید قدرتمندتر از آیفونهای کنونی خواهند بود. بنابراین حضور چیپ های A9 که به تازگی تولید آن توسط سامسونگ آغاز شده، بسیار محتمل است.
البته آرکوری ادعا کرده که این گوشی در ردیف مدلهای "پایینرده" اپل جای خواهد گرفت و از قطعاتی با قیمت کمتر ساخته شده تا قیمت تمام شده دستگاه نیز پایین نگه داشته شود. همین گفته شاید حضور چیپ A9 را منتفی کند و اپل از همان چیپ A8 در این گوشی 4 اینچی استفاده کند.
اگر این ادعا و همچنین شایعات پیشین مبنی بر تولید آیپد 12.9 اینچی نیز صحیح باشد، اپل در سال جدید آیفون و آیپدهای خود را در اندازههای "کوچک، متوسط و بزرگ" به بازار عرضه میکند.
تولید یک آیفون 4 اینچی با مذاق و سیاستهای اپل بسیار سازگار است. این شرکت اندازه آیفون 5 و 5s را کاملا مناسب با دست میداند و مشتریان بسیاری در بازار هستند که تمایلی به خرید آیفونهای بزرگتر ندارند. این دومین باری است که خبر تولید یک آیفون 4 اینچی جدید توسط اپل شنیده میشود.
آکوری همچنین اشاره کرده که آیپد 12.9 اینچی اپل در بهار سال 2015 به بازار معرفی میشود تا بخش تبلت های اپل را "نیرویی دوباره ببخشد." به اعتقاد این تحلیلگر، اپل در مرحله نخست بین 15 تا 20 میلیون از این آیپدها را به بازار میفرستد.
می گدازد سنگ خارا سوزش مهرت دل بی کینه ی من
وی هویدا می شود وان روی ماهت در زلال هرنگاهت
وین گلستان نگاهت خواهش دیرینه ی من
ای امید هستی من .وی نوید هستی من
ارزوی وصل رویت .همت پیشینه ی من
خیس از شبنم شده گلزار چشمم در فراغت
یادتو مرهم شده بروح زخمم.شورو وصلت بیمه ی من
کوزه ی عمرم دریغا زودِ زود خواهد شکست
ریزه های جسم من در بر خاک عاقبت خواهد نشست
کاش می شد هم بدید وهم شنید و دل نبست
کاش می شد جام لعل عشق را بگرفت به دست
وین خیال مبتلا بر عشق هم شد مست مست
مه جبینا گر به بالینم بیایی می شوم من هست هست