آلسیو چرچی امروز اولین جلسه ی تمرینی خود را پشت سر گذاشت اما نمی تواند میلان را برابرساسوئولو همراهی کند.
او روز گذشته آزمایشات پزشکی خود را پشت سر گذاشت و امروز در تمرینات میلان حاضر شد.
او همراه با بازیکنان تازه رهایی یافته از بند مصدومیت به تمرین پرداخت.
به نظر می رسد به دلیل زمان بندی کارهای اداری و قانونی انتقال چرچی به میلان سران میلان نتوانند او را به بازی با ساسوئولو برسانند اما میلان اعلام کرده است که تلاش خود برای رساندن او را انجام خواهد داد.
در غیر این صورت چرچی اولین بازی خود با لباس میلان را برابر تیم سابقش تورینو انجام خواهد داد.
به گزارش گروه دانش و فناوری قدس آنلاین، نمایشگاه CES 2015، از 6 تا 9 ژانویه، در لاس وگاس ایالات متحده آمریکا برگزار خواهد شد.
این نمایشگاه، بزرگ ترین رویداد های مربوط به تکنولوژی برای سال جاری را در معرض دید جهانیان قرار می دهد.
در این نمایشگاه؛ کمپانی های مختلف دنیا از جدیدترین تولیدات و تکنولوژی های خود رونمایی می کنند.
همه ساله، شرکت های بزرگ زیادی برای حضور در این نمایشگاه اقدام می کنند و بازاریابان و کارشناسان تکنولوژی بسیاری برای بازدید و تحلیل محصولات ارائه شده در این فستیوال حاضر می شوند.
باید منتظر ماند و دید که تکنولوژی های ارائه شده ی کمپانی های مختلف برای نمایشگاه 2015 چه خواهد بود.
الحمد لله و سلام علی عباده الذین اصطفی
تاریخ معبری عبرت آموز است برای آنان که اهل بصیرت اند.همین کلام امیرالمومنین علی (علیه السلام) که می فرمایند:(( آنکه عبرتهاى روزگار او را آشکار شود و از آن پند پذیرد و از کیفرها که پیش چشم او است، عبرت گیرد، تقوا او را نگاه دارد)) برای سالها فکر و اندیشه ما کفایت می کند.
حتما اوایل اردیبهشت نود را یادتان می آید روزهای سخت اما شیرین آزمون پیروان ولایت و شروع یک عملیات روانی با هدف تخریب تنها مرد در میدان دفاع از ولایت با رمز جریان انحرافی و فرماندهی اتاق فکر خاندان هاشمی. و شاید به قول خودش همین هدایت بود که جریان انحرافی را یادگار هاشمی کرد و سرآغاز توطئه ای بزرگ.
کلید واژه انحراف و مطلب های پی در پی سایت هاشمی در راستای مقایسه عملکرد احمدی نژاد و بنی صدر برای تغذیه همفکرهای جریان مخالف دولت. و اما قسمت دردناک موضوع شنیدن همین زمزمه ها و مقایسات از درون اردوگاه خودی با محوریت همان نهاد خاص که با ابزار و رسانه و مطبوعات خود هر روز این واژه را در ذهن حزب اللهی ها تقویت میکرد و توان تشخیص مسائل اصلی از فرعی را نداشت. و امروز همان نهاد خاص که خون بسیاری از جوانان در راه آبیاری و رشد آن ریخته شده و قطعا مقدس است در کلام رئیس دولت یازدهم میشود نهادی فاسد و مفسد اقتصادی.فاسد چون سلاح و رسانه و روزنامه و بنگاه اقتصادی و پول را یکجا دارد و مفسد اقتصادی چون متهم به فرار مالیاتی برای فعالیت های اقتصادیست.
تاوان بقیه خواص هم می شوند متوهم خواندن آنها، چون در مذاکرات ارزش ها و آرمان های انقلاب را به سانتریفیوژها گره می زنند.اما غافل که نمی فهمند سانتریفیوژ ها را اعتقاد به همین آرمانها و ارزشها و تفکر بسیجی در موقعی که همه دنیا ایران را تحریم کرده بود،ساخته و امروز دستمایه ای شده تا سر چرخیدن یا نچرخیدن آن مذاکره کنید.
هر چه امروز من و شما را می خوانند و هر بلایی که سرمان می آورند ،بخواهیم یا نخواهیم تاوان آزمون روزهای پایانی و تاریخی دولت دهم است.
و چه زیباست مرور آخرین دیالوگ مختار در سریال مختارنامه که انگار برای همین روزها نوشته شده بود:
لا حَولَ ولا قُوّةَ إلاّ باللّه ؛ دنیا با همه ی عظمت و زیباییش روزی خواهد مرد. و خورشید و ستارگان با همه فروغشان تاریک خواهند شد. کوه ها با تمام بلندا و غرورشان فرو خواهند ریخت و آبی دریاها کدر شده، آبشان به جوشش در خواهد آمد و سبزی جنگلها به سرخی خواهد گرایید. چونان آهن گداخته در کوره ، در چونان هنگامه ای، آدمی مورچه ای را ماند که آب در خانه اش افتاده و او آسیمه سر در پی مأمنی می دود، می دود، می دود... و کجاست جنت المأوی؟ پلی را بین خود و بهشت خدایش مانع می بیند و این پل گاه پهن است و گاه باریک. گاه صاف است و گاه پیچاپیچ. گاه تیز و گاه لغزان. اعمال ما در این دنیا، کم و کیف ما آن را معین می کند. برای حکام جور چونان تار مو باریک است و لغزان و لغزان و لغزان.
آن روز تمام اعضاء و جوارح ما بر عدالت یا بی عدالتی ما شهادت خواهند داد و هیچ عملی ، هیچ عملی هولناک تر از بی عدالتی نیست. شما مدتی زمام امور خویش را به مختار ابوعبید ثقفی سپردید و خواستید در میانتان به عدالت حکومت کند تا آنجا که در توانم بود به طلب حقتان کوشیدم و با آفتهای عدالت خواهی جنگیدم ، من هرچه که بودم و هرچه که هستم خدایم بهتر می داند. بد خواهان کذابم می نامند و ستمکاران دنیا دوست و قدرت طلبم می خوانند. اویی که مبرّا از خطا و گناه است ولیّ و وصیّ خداست ، کتمان نمی کنم که در مسیر قیام گاه پایم لغزیده و گاه دست و زبانم خطا کرده است. گوشهایم گاه نشنیده اند ، چشمهایم گاه ندیده اند. از خدا می خواهم که مرا ببخشد و خدا ارحم الراحمین است ؛ امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین.
«یا ایّها الّذین امَنوا امِنوا». به شما قول می دهم چنانچه با همان نیات روزهای نخستین قیام شمشیر بزنید پیروزید و بر دشمن مزور غلبه می کنید. در میان شما هستند کسانی که احیانا قصد تسلیم دارند. من بیعتم را از ایشان بر می دارم و اتمام حجت می کنم تزویر به شما امان می دهد تا مقاومتتان را بشکند. پس از غلبه شک نکنید گردنتان را خواهد شکست.
بسم الله الرحمن الرحیم
مدتی این مثنوی تأخیر شد، امید که بزرگواران با راهنمایی یاریگرمان در طی مسیر باشید و برای غنای مطالب از الطافتان بی نصیبمان ننمایید.
وصیت ابو بکر
صاحب الطبقات الکبری از عایشه نقل مى کنند چون ابو بکر بیمار و به مرگ نزدیک شد، گفت: من چیزى از بیت المال را که در دستم باشد جز همین ماده شتر شیرى و همین غلام را که نامش صیقل است و شمشیرهاى مسلمانان را اصلاح مىکند و عهدهدار کارهاى ما هم هست نمىدانم و چون مردم اینها را به عمر بدهید و من آنها را به عمر دادم ، همین که عمر دید آنها را نزد او مى آورند گفت: خدا رحمت کناد ابو بکر را که نفر بعد از خود را به زحمت انداخت.[1]
عمرو بن عاصم کلابى از سلیمان بن مغیرة، از ثابت، از انس نقل مى کند که مى گفته است در بیمارى مرگ ابو بکر کنار حجرهاش رفتیم و گفتیم: حال خلیفه رسول خدا چگونه است؟ گوید، ابوبکر سر برداشت و نگاهى به ما کرد و گفت: آیا از آنچه انجام دادهام راضى و خشنود نیستند؟ گفتم: حتما راضى و خشنودیم. ابو بکر گفت: دقت کنید آنچه پیش ما از بیت المال باقى ماند به عمر برسانید. انس مى گفته است در این هنگام بود که مردم دانستند او عمر را جانشین خود کرده است.
یزید بن هارون از ابن عون، از محمد نقل مى کند که مى گفته است ابو بکر مرد در حالى که شش هزار درم به بیت المال وام داشت که از آن برداشته بود و چون مرگش فرا رسید گفت: عمر دست از سرم بر نمى دارد تا این شش هزار درم را بپردازم [عمر دست از سرم برنداشت تا آنکه شش هزار درم از بیت المال را براى هزینه برداشتم.] اکنون فلان نخلستان من در قبال این شش هزار درم است. گوید: چون ابو بکر مرد و این سخن را به عمر گفتند. گفت خدا ابو بکر را رحمت کند، دوست داشت براى هیچ کس پس از مرگ خود جاى سخنى باقى نگذارد، من پس از او ولى امرم و آن نخلستان را به خود شما وا مى گذارم.
فضل بن دکین از سفیان، از عیینه، از زهرى، از عروة، از عایشه نقل مى کند که مى گفته است چون مرگ ابو بکر فرا رسید، نشست. نخست شهادت بر زبان راند، آن گاه به من گفت: اى دخترکم دوست مى دارم که پس از من تو در رفاه و غنى باشى و فقر و تنگدستى تو پس از من بر من بسیار سخت و گران است و من بیست خروار از محصول سالیانه اموالم را به تو اختصاص مى دهم و به خدا سوگند دوست مى دارم که آن را بگیرى و تصرف کنى که مال وارث است و مواظب دو برادر و دو خواهرت هم باش. عایشه مى گوید: گفتم این دو برادرم درست و صحیح ولى دو خواهر من کجاست [ظاهرا فقط منظورش اسماء ذات النطاقین است.]؟ گفت: فرزندى که در شکم همسرم دختر خارجة است به احتمال دختر خواهد بود.[2]
مسلم بن ابراهیم از قاسم بن فضل، از ابو الکباش کندى، از محمد بن اشعث نقل مى کند چون بیمارى ابو بکر سنگین شد به عایشه گفت: هیچ کس از اهل من در نظرم محبوبتر از تو نیست و من زمین بحرین را در اختیار تو مى گذارم و خیال نمى کنم در آن مورد نسبت به تو ستمى شود، عایشه گفت: همچنین است.
عمرو بن عاصم از همام، از هشام بن عروة، از پدرش، از عایشه نقل مى کند که مى گفته است چون ابو بکر را مرگ فرا رسید و محتضر شد مرا خواست و گفت: از همه بیشتر پس از مرگ خود میان خانوادهام بىنیازى تو را دوست مى دارم و فقر و تنگدستى تو بر من بسیار دشوار و سخت است. به همین جهت از نخلستانى در منطقه عالیه مدینه محصول بیست خروار خرما را به تو اختصاص مى دهم و اگر هم خرما بن تازهاى در آن غرس کردى محصول خرماى یک سال آن از تو خواهد بود و این مال وارث است.[3]
ای ابابکر! جای تعجب است که رسول خدا صلی الله علیه و آله نسبت به ماترک خود وصیت نکند و برای دخترش چیزی ندهد و تو برای رضایت دخترت زمینی به او واگذار کنی!!!
1،اولین شرط اینست که حداقل یک سال(12 ماه)از تاریخ ساخت و راه اندازی آن گذشته باشد،درصورتی که تاریخ فعالیت وبلاگتان کمتر یکسال باشد از پذیرش آن معذوریم
2، شرط دوم داشتن حداقل 100 پست مفید و مرتبط باموضوع فعالیت وبلاگ میباشد. که درصورتی که وبلاگ شما شرط اول یعنی یکسال فعالیت زا داشت اما کمتر از 100 پست داشت ابتدا باید نسبت به افزایش پستهای خوداقدام کنید ،سپس شرایط دیگر را بررسی کنید.
3،شرط سوم داشتن قالب مناسب،کم حجم و بهینه شده میباشد که تاثیر زیادی بر قیمت وبلاگ شما خواهد داشت،یعنی اگر قالب شما مناسب نباشد و از سئوی بالایی برخوردار نباشد شانس کمتری برای فروش وبلاگ خود خواهید داشت،اما اگر در زمینه ی بهینه سازی وسئو
تخصصی ندارید اصلا نگران نباشید چرا که جام سئو با کمترین هزینه (50 هزارتومان) برایتان هم قالب و هم مطالب وبلاگتان را سئو میکنیم که نصف مبلغ را قبل و نصف دیگر را بعد از فروش پرداخت خواهید کرد.
4،شرط چهارم،شرط چهارم داشتن حداقل رنک 1 گوگل،ک اگر وبلاگ شما رتبه ی گوگل 0 داشت باید برای رتبه ی گوگل وبلاگ خود از طریق جام سئو اقدام کنید.
5،شرط پنجم،اختصاص یک دامنه ی ir به وبلاگتان که توسط جام سئو برایتان ثبت خواهد شدو مبلغ آن به قیمت نهایی وبلاگ افزوده خواهد شد. توجه داشته باشید وبلاگهای شما با داشتن شرایط ذکر شده در لیست فروش قرار گرفته و به فروش خواهد رسید و قیمت وبلاگ های شما کمتر از صدهزار تومان نخواهد بود و هرچقد رنک گوگل و الکسای بالاتری داشت قیمت آن نیز به مراتب افزایش پیدا خواهد کرد،