به گزارش زیتون خبر، غلامرضا دولتی از کارشناسان و تحلیل گران مسائل سیاسی در یادداشتی به مناسبت حماسه ۸ و ۹ دی می نویسد:
۱-آنچه درنهم دی اتفاق افتاد دفاع اسلامیت نظام (که با وجود و حضور ولایت فقیه معنا می یابد) و همینطور جمهور مردم بود از:
الف- جمهوریت نظام ( که معمولا در آرای انتخاباتی و تظاهرات مردمی شکل می گیرد)
ب- شعارها و آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی و ریشه های آن.
جمهوری اسلامی ایران نظامی منحصر به فرد است که توانسته ضمن پیوند صحیح دین و سیاست و یکی دانستن آن الگوی جمهوری اسلامی را به دنیا ارائه دهد.
مدلی که به نام مردمسالاری دینی نیز خوانده می شود. در نسبت میان این دو مفهوم(جمهوریت-اسلامیت) سخنان بسیاری گفته شده برخی از اندیشمندان جمهوریت را ظرف واسلامیت را مظروف تلقی کرده اند وبرخی دیگر این ترکیب راغیر ممکن دانسته اند.
واکاوی درنظریات رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی حکایت از آن دارد که این ترکیب بیانگر یک مفهوم رسا است که می توان از آن با عنوان”مردمسالاری دینی” نیز یاد کرد.
بگونه ای جمهوریت واسلامیت نظام درهم تنیده است که با عدم حضور جمهور نظامی شکل نمی گیرد که اسلامی باشد یا نباشد وچنانچه نظام را بدون ولی فقیه تصور کنیم قطعا نظامی غیر از جمهوری اسلامی را به تصویر کشیده ایم. این همپوشانی ذاتیِ نهفته ی در جمهوری اسلامی از چنان اهمیتی برخوردار است که تضعیف وجه مردمی نظام در حقیقت تضعیف اسلامیت نظام است وبالعکس وآنچه درفتنه سال۸۸ رقم خورد هرچند با نادیده گرفتن جمهوریت نظام آغازشد اما آنچنان بی پروا تاخت که سودای ازبین بردن وجه اسلامیت نظام را درسر می پروراند واین بخوبی درشعار جمهوری ایرانیِ فتنه گران نمایان شد.
فتنه از آن روز به تضعیف شد و به کندی وزوال گرایید که پیوند جمهوریت واسلامیت نظام- که درباور برخی از فتنه زدگان دچار تردید شده بود- تقویت شد. روز نهم دی روز بیش از هرچیز پیوند مجدد جمهور مردم با اسلامیت نظام(ولایت فقیه) و آرمانها وشعارهای اسلامی بود.
۲-حضرت علی(ع) بعد از جنگ نهروان و شکست دادن خوارج فرمود” چشم فتنه را درآوردم”.خوارج جمعی از کج فهمان مقدس نمای دارای سابقه انقلابی وجهاد ومبارزه وسبقت دراسلام بودند که بر امیرشان شوریدند. حضرت علی(ع) شکست دادنشان را همانند درآوردن چشمان فتنه تصویر میکند وحق هم همین است. میتوان فتنه گران سال۸۸ را خوارج بر نظام والبته خروج کنندگان ازنظام دانست که برای نیل به مطامع پست خویش حاضر شدند به هر عملی دست زنند. واین صبر وبصیرت امام جامعه وبه تبعیت از او امت مسلمان وانقلابی بود که آنان را رسوا کرد.
می توان در تشبیه فتنه گران و خوارج نهروان به نوع رفتار، کج فهمی وسایر نمادهای بکارگرفته اشاره نمود. اما نکته آنجاست که هرچند حضرت امیر ازدرآوردن چشم فتنه سخن میگوید اما حتی پس از نهروان آنان را مرده نمی داند به گونه ای که بعد از شکست خوارج در نهروان وقتی به حضرت خبر دادند که تمامی آنها کشته شده اند فرمود: “به خدا قسم که چنین نیست، ایشان نطفه هائی هستند در پشت مردها و زنها، هر زمان از آنها شاخی پدید آید شکسته شود تا اینکه در آخر به دزدها و راهزنان تبدیل شوند.” بعد از نهم دی و کور شدن چشم فتنه، فتنه گران ازبین نرفته اند و ازبین نخواهند رفت چون شیطان و شیطان صفتی، پلیدی وزشتی ازبین نخواهد رفت. سخنانی که هرازگاه شنیده می شودمبنی براینکه برگذشته ها صلوات بفرستید واختلاف نظر! وسیاهی!! را نبینید. حکایت از آن است که اهمیت درس گرفتن از تاریخ وپرداختن به فتنه چنان که باید دربرخی وبه ویژه برخی دولتمردان نهادینه نشده است.
نمیتوان از مرگ فتنه سخن گفت چه آنکه فتنه دارای سطوحی است: عقبه تئوریک، عوامل میدانی، سیاسی، تبلیغی وفتنه زدگان. وآنچه به فتنه عمق میداد تئوری ای بود که فتنه بر آن شکل گرفته بود. این تئوری در مبانی انسان شناختی، توحید،حق و وظیفه انسان و… با تئوری انقلاب اسلامی اختلاف نظر مبنائی دارد و متاسفانه هنوز در برخی جریانات علاقه مندانی دارد.
ساده انگاری است اگر فرض کنیم با نهم دی ماه ۸۸ برای همیشه از شرّ فتنه وفتنه گران رهایی یافته ایم واین سخن به هیچ وجه نمیتواند ونمیخواهد موجب تقلیل اهمیت نه دی گردد.
۹دی آنچنان بلند واستوار است که می تواند با روزهای بزرگ و برافراشته تاریخ مان برابری کند روزهایی چون۱۵خرداد،۱۳آبان وحتی ۲۲ بهمن. چه آنکه ۲۲بهمن تداوم خویش را مدیون ۹دی است اما نمیتوان ونشاید ازتداوم فتنه غفلت نمود.