به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، سعید معروف در خصوص حضورش در لیگ روسیه اظهار داشت: کسانی که با این انتقال موافق نبوده اند به ورزش والیبال، حرفهای نگاه نمیکنند. دو ساله بودن قرارداد با زنیت کازان روسیه، برای هر بازیکنی وسوسه انگیز خواهد بود، اما چون به تازگی با شهرداری قرارداد بسته بودم کمی تردید داشتم که بپذیرم. در هرحال برای بقیه بازیکنان هم از لیگ جهانی به خصوص باشگاههای ایتالیایی پیشنهاد بود، اما لیگ روسیه به نظر متفاوت و مهم بود، زیرا مدعی معتبرترین لیگ والیبال است.
وی افزود: این تصمیم برای هیچکس ساده نبود. ما باید تصمیمی می گرفتیم که دو سر برد باشد و کسی متضرر نشود. امسال سالی بود که باشگاه شهرداری برای جشن قهرمانی آماده میشد، اما شهردار در نهایت بسیار کمک کرد. نتیجه این شد که تیم بدون من هم در جمع 4 تیم نهایی لیگ خواهد بود. باشگاه شهرداری و مردم ارومیه با درک شرایط من کمک کردند تا به والیبال حرفهای خود توسعه بدهم و من جبران خواهم کرد.
معروف در پاسخ به این سوال که چه زمانی عازم روسیه می شود گفت: من به دلیل موضوع ویزا هنوز راهی نشدم. به محض اینکه ویزای من آماده بشود باید خود را به مسابقه روز چهارشنبه زنیت کازان برسانم؛ البته فدراسیون گفته با تمام شدن تعطیلات کریسمس ویزای من نیز از سوی سفارت آماده میشود.
کاپیتان تیم ملی در مورد این شایعه که تعلل سعید معروف در رفتن به زنیت باعث شد تا این باشگاه پاسور اول دیگری که فرانسوی است استخدام کند، گفت: در قوانین نقل و انتقالات باشگاهی روسیه قید شده اگر باشگاهی دو بازیکن خارجی داشته باشد با اضافه شدن یک بازیکن جدید خارجی باید یک مورد را از لیست خارج کند.
وی در مورد وضعیت فعلی والیبال ایران گفت: والیبال در سالهای اخیر با اقبال خوبی از سوی مردم روبرو بوده است. به خصوص از وقتی که در لیگ جهانی مطرح شد انتظارات بالا رفت؛ البته در مورد مربیان ولاسکو و اسلوبودان کواچ باید بگویم اصلاً قابل مقایسه نیستند. کار کردن در روزهای اول با ولاسکو سخت بود، اما خیلی زود ولاسکو به شناخت لازم از همه ما رسید و بعد از رفتن او کواچ ظرف 15 روز در کنار بچهها با شناخت کامل قرار گرفت. این مربی امتیازهای خاصی دارد؛ ولاسکو خیلی زود توانست با مشخصات کار در ایران آشنا شود، اما سبک کاری هر دو متفاوت است. خوشبختانه بازیکنان ما آنقدر حرفه ای شدند که در اتحاد تیمی می توانند خود را با دانش مربی هماهنگ کنند.
معروف در مورد فراز و فرود در کیفیت نتایج تیم ملی در لیگ جهانی گفت: لزومی نیست یک تیم همه بازیها را ببرد. خیلی وقتها 90 درصد برد ما به خاطر غیرت مان است. اسمها نباید کسی را بترساند. آمریکا، برزیل، آلمان و... بعضی اوقات فقط یک اسم هستند. شرایط، بازی را حرکت میدهد. خوشبختانه ما در تیم ملی حاشیه نداریم.
وی در مورد انتخاب باشگاه زنیت کازان به عنوان باشگاه این فصل خود اضافه کرد: این تصمیم واقعا کارشناسی شده بود. من با افراد صاحبنظر به خصوص ولاسکو مشورت کردم که وی به این تصمیم تاکید زیادی کرد و ممنونم که به من کمک کرد.
کاپیتان تیم ملی والیبال ایران در مورد عمر والیبالی خود گفت: بستگی به کسانی دارد که به مرور به جامعه والیبال اضافه میشوند. اگر کسانی که وارد تیم ملی می شوند بتوانند به خوبی به تیم ملی کمک کنند شاید ما زودتر از تیم ملی کنار برویم. میانگین سنی والیبالیستهای ما 25 سال است و اگر آسیب جدی نبینند شاید تا 8،9 سال دیگر بتوانند بازی کنند. در مورد خودم شاید 4،5 سال دیگر بتوانم در والیبال حرفه ای حاضر باشم.
میگما بچه ها دقت کردین این چند روز کاپی چه قدر مصاحبه کرده؟؟ واقعا صبرش زیاد بوده که سوالاتی شبیه به هم رو صد بار جواب داده...........
این هافبک 20 ساله که به صورت قرضی به لستر سیتی پیوسته بود، تنها سه بار برای این تیم به میدان رفت و یونایتد تصمیم گرفت وی را بازگرداند.
باشگاه لستر سیتی با انتشار بیانیه ای در وب سایت رسمی خود گفت: "باشگاه لستر می خواهد از نیک بابت سهمی که در چهار ماه گذشته در تیم لستر سیتی داشت تشکر کند و برای وی آرزوی بهترین ها را در آینده نماید."
پاول در ژوئن 2012 از تیم کریو الکساندرا به منچستر یونایتد پیوست و فصل گذشته را به صورت قرضی در تیم ویگان اتلتیک عضویت داشت.
وی که عضو تیم ملی زیر 21 ساله های انگلیس است، تنها دو بار برای منچستر یونایتد در لیگ برتر به میدان رفته که به عنوان بازیکن تعویضی در فصل 13-2012 این اتفاق رخ داد.
در ماههای اخیر کاهش قیمت نفت خام به بحث اول محافل اقتصادی بدل گشته است و در این میان دلایل مختلفی برای این کاهش قیمت برشمرده میشود. بدیهی است که در هر رویدادی به خصوص تحولات اقتصادی نمیتوان از یک جنبه به موضوع نگریست و تنها یک عامل را موجب آن رویداد دانست و کاهش قیمت نفت نیز از این مقوله مستثنا نیست، بلکه از جمله دلایل این کاهش قیمت میتوان به رکود اقتصاد جهانی و بهویژه کاهش رشد اقتصادی دو کشور عمده مصرفکننده نفت خام یعنی چین و ایالاتمتحده اشاره کرد و البته صدور نفت از بازارهای غیررسمی و خارج از اپک در کشورهایی مانند لیبی که دچار ناآرامی هستند نیز در این سیر نزولی بیتأثیر نیست. اما هیچکدام از این مسائل غیرمترقبه نیست بلکه اساساً فلسفه وجودی سازمان اپک نیز مقابله با همین نابسامانیهای بازار و ایجاد تعادل است، لکن آنچه جای تأسف دارد، مخالفتهای عربستان سعودی با کاهش سطح تولید و همراهی با منافع مصرفکنندگان بهجای صادرکنندگان است که مانع انجام وظیفه ذاتی اپک در ایجاد توازن در بازار نفت شده است.
بسیاری از تحلیلگران این کارشکنیهای عربستان را تبانی و توطئه مشترک این کشور با برخی کشورهای غربی میدانند که برای ضربه به اقتصادهای مستقل از غرب و درعینحال کاهش هزینههای کشورهای غربی برای دستیابی به انرژی آنهم در فصل سرما و رکود اقتصاد غرب انجام میگیرد؛ اما حال چه چنین توطئهای درکار باشد که با توجه به مناسبات عربستان و میزان وابستگی دولت این کشور به غرب، هست و چه به احتمال بسیار ضعیف این تصمیم به بالا نگاهداشتن سقف تولید تصمیم مستقل عربستان برای رقابت کاذب با رقبای منطقهای خویش باشد، تفاوتی در اصل ماجرا نمیکند، بههرروی اینگونه اقدامات عربستان پدیده جدیدی نیست و این کشور سابقهای طولانی در اقدام به بازارشکنی یا دامپینگ در بازار نفت دارد؛ اما آنچه مقامات عربستان و معدود کشورهای حاشیه خلیجفارس که با سیاستهای عربستان در جلوگیری از کاهش تولید نفت همراهی میکنند و مانع اقدام مؤثر اپک در این خصوص میشوند، توجه ندارند و بهواقع باید آن را اشتباه راهبردی آنان دانست اینکه اصرار بر این سیاست در مدتی طولانی صدمات فراوانی به اقتصادهایشان وارد خواهد نمود، چراکه هیچیک از کشورهای صادرکننده نفت بهاندازه عربستان و برخی کشورهای همراه آن به صادرات نفت وابسته نیستند و این عربستان سعودی است که با فقدان زیربنای اقتصادی و کشاورزی قوی، تنها و تنها به نفت وابسته است، فلذا فروش ارزان و فراوان آن از یکسو با کاهش درآمدهایش همراه خواهد بود و از سوی دیگر با تمام شدن سریعتر این منابع مواجه خواهد شد که سبب میشود این کشور در آینده با بحران اقتصادی شدیدی مواجه شود. با توجه به این واقعیات، اقدام عربستان را در ناکام گذاشتن اپک در رسیدن به تصمیم برای کاهش سقف تولید را باید نوعی خود زنی سیاسی و اقتصادی دانست.
منتشره در روزنامه آفتاب یزد
شاید بد نباشد نگاهی آماری به عملکرد امیرحسین صادقی در استقلال بیندازیم تا ما با هم ببینیم که امیر قلعه نوعی چطوری و بر چه اساسی ناگهان چنین تصمیمی را می گیرد و این تصمیم را اعلام می کند.
نگاهی آماری به عملکرد تیم استقلال در نیم فصل اول نشان می دهد که نیم فصل اول را می توان برای استقلال در دو بازه زمانی متفاوت بررسی کرد. دوره اول استقلال هفت هفته اول این تیم در مسابقات و سپس هشت هفته دوم نیم فصل اول.
استقلال در حالی هفت هفته نخست را در لیگ چهاردهم سپری کرد که امیر حسین صادقی به دلیل آسیب دیدگی در این هفت هفته استقلال را همراهی نکرد. آبی پوشان بدون صادقی از 7 بازی، 6 پیروزی و تنها یک شکست (مقابل سپاهان در اصفهان) را تجربه کردند و با 18 امتیاز در 7 هفته نخست آمار چشمگیری را از خود به نمایش گذاشتند. آن هم با این توضیح که عملکرد خط دفاعی این تیم نیز از نظر اماری خوب بود. 6 گل خورده در 7 بازی و معدل کمتر از یک گل خورده در هر بازی. یادآوری می کنیم که آبی پوشان در این 7 بازی یک بار دروازه شان مقابل تیم راه آهن باز شد، 3 بار برابر سپاهان و 2 بار نیز برابر سایپا و 4 کلین شیت نیز در کارنامه شاگردان امیر قلعه نوعی در این نیمه نخست نیم فصل اول به ثبت برسد تا آن ها با این عملکرد خیره کننده در صدر جدول رده بندی قرار بگیرند.
اما نیمه دوم نیم فصل اول آبی پوشان از هفته هشتم آغاز شد. هفته ای که امیر حسین صادقی به استقلال اضافه شد و در همان اولین دقیقه بازی اش در استقلال با یک اشتباه کمر شکن در بازی برابر نفت تهران باعث باز شدن دروازه این تیم و در نهایت نیز شکست دو بر صفر استقلال شد.
استقلال با امیر حسین صادقی 8 باردر نیم فصل نخست به میدان رفت که حاصل این 8 بازی تنها 10 امتیاز بود. آن هم در شرایطی که آمار گل های خورده این تیم نیز در این بازی ها رشد چشمگیری داشت و آبی پوشان در 7 بازی اول تنها 6 گل دریافت کرده بودند، در این 8 بازی 16 بار دروازه خود را باز شده دیدند. بگذریم که روی بسیاری ازاین گل ها نیز نقش مسقیم و یا غیر مستقیم کاپیتان آبی پوشان نیز بی تاثیر و یا کم تاثیر نبود. این آمار نشان می دهد که استقلال بدون امیر حسین صادقی معدل کمتر از یک گل خورده در هر بازی را داشت و با امیر حسین صادقی معدل 2 گل خورده در هر بازی را... این ها را اضافه کنید به عملکرد قابل نقد کاپیتان استقلال در جام حذفی و مشخصا بازی این تیم برابر ذوب آهن اصفهان که بر اثر اشتباه فاحش این بازیکن برتری استقلال در جریان بازی از دست رفت تا در نهایت آبی پوشان در ضربات پنالتی مغلوب ذوب آهن شده و از رسیدن به یک جام محروم شوند.
قطعا امیر قلعه نوعی هم متوجه چنین آماری شده که تصمیم به کنار گذاشتن امیر حسین صادقی از تیم خودش گردیده.
اسیران لیبرتی و پیام مسعود رجوی برای ماندگاری در عراق
منبع: کانون ایران قلم| شنبه ۶ دی ۱۳۹۳ چاپ
پس از نزدیک به ۱۲ سال سرنگونی صدام حسین و تغئیرات بنیادی در کشور
عراق مسعود رجوی همچنان بر ماندگاری در عراق تاکید میکند و از طرفی هم برای
جلوگیری از بی ابروئی بین اللملی مریم رجوی ادعا میکند که خواستار کمک برای خروج
از عراق هستیم .ما کدام ادعا را باید باور کنیم قسم حضرت عباس را یا دم خروس را .
مریم رجوی اعلام میکند که نزدیک به ۳۰۰۰ وکیل مجرب بدنبال حل مشکلات مربوط به خروج
ساکنان لیبرتی به کشور ثالث هستند همچنین اعلام میکنند که ما حاضریم هزینه نقل و
انتقال نفرات را به کشور ثالث بپردازیم .این قسم حضرت عباس
اما دم خروس از جای دیگری بیرون میزند و مسعود رجوی در اخرین پیامش میگوید که
لیبرتی رزمگاه مجاهدین است و هر کس توانش را ندارد میتواند درخواست کند و برود .
براستی این تناقض اشکار از کجا ناشی میشود به غیر از این است که تصمیم مسعود رجوی
این است که هیچ کس از عراق زنده خارج نشود چرا سازمان منافقین خلق به صراحت نمی
گوید استراتژی اش چیست ؟
مسعود رجوی در اخرین پیام خودش چهره واقعی خودش را نشان داده و اگر هم کسی نسبت به
این چهره شکی داشت در این پیام میتواند واقعیت او را ببیند. او سالهای سال زمانی
که صدام حسین زنده بود و حکومت میکرد زیر سایه چکمه های خون الود صدام حسین میگفت
خروجی نداریم و جواب کسی که بخواهد از سازمان خارج شود را با مشت اهنین میدهیم و
امروز ان پرده بر افتاده و دیگر نمی توانند از این چهره خشونت طلب و خونریز یک
امامزاده بسازند و بگویند که او حامل پیام رحمت و رهائ است براستی کدام پیامبر
رحمت و رهائی که ما میشناسیم اینچنین کرده که اگر کسی خواست از او جدا شود باید ۲
سال در زندان اشرف باشد و بعد ۸ سال به زندان مخوف ابوغریب برود و بعد هم مبادله
شود کدام پیامبری نیروهای خودش را به زندان داخل قرارگاه میبرد .
مسعود رجوی در اخرین پیامش سعی میکند با مقایسه لیبرتی و صحرای کربلای امام حسین
نیروهای اسیر لیبرتی را همچنان در ان کشور جنگ زده عراق نگه دارد تا یک موقع نفرات
لیبرتی ذهنشان را درگیر خارجه نکنند براستی مسعود رجوی چرا از خروج نفرات از
لیبرتی میترسد ایا خروج نفرات از لیبرتی پایانی بر ۳۰ سال خطای استراتژیکی و
انقلاب ایدئولوژیکی سازمان نخواهد بود؟ قطعا چنین است .
نکته مهم این است که نفرات گرفتار در لیبرتی نباید گول بازیهای سیاسی مسعود رجوی و
مریم رجوی را بخورند اگر بدست انها باشد میخواهند تمام نفرات در همان عراق دفن
شوند برای انها مرده افراد ارزش بیشتری از زنده شان دارد و تصمیم شان نیز این است
خوشبختانه تعدادی به کمک خانواده ها و سازمان ملل توانسته اند از عراق خارج شوند و
نفرات اسیر نیز باید خودشان تصمیم بگیرند که سرنوشتشان چه میشود و نباید سرنوشتشان
را بدست بی خدایانی همچون مسعود رجوی و مریم رجوی بسپارند که میخواهند انها را در
عراق دفن کنند.
با امید به خروج تمام نفرات از اسارتگاه لیبرتی و نه رزمگاه لیبرتی
منصور نظری