خدایا از تو سپاسگذارم از آنچه به من دادی واز آنچه برایم رقم زده ای ...
می ستایمت از اینکه پدر و مادری دلسوز به من بخشیدی ....
می پرستمت از آنکه سلامتی بخشیدی ...
در زندگی ام آموختم از مادرم گذشت را آنگاه که برای آرامش ما از شغلش دست کشید و آموختم از پدرم امید به زندگی را آنگاه که پا به پای فرزندانش ادامه تحصیل داد ....
وامروز این دو درس برایم خیلی ارزشمند اند ...
خداوندا بگذار تا زمانی که زنده ایم سایه ی پدر ومادرهامان سایبانمان باشد.....
تقدیم به گرانبها ترین ارزشهای زندگی ام
بی کسی
درددوری یارم
دنیاازت بیزارم چرا
برای چه
این همه خنده
گریه زاری درد عشق ازخودبیزازی
دیوانه بسی هاری توهم بایاری
گرندانم عشقت رازی برای خودم بیداری
نمی توانم
نمی دانم
اشکام کجاست
زیبای چهره نقش وصف برایم
بی معنی
چون بی جوابی سرگدانی گاهی هم گدای عشق
زوه زه کنان نسیم باد برایم اردخبری
چشم ابی
صورت هلو
قدعرعر
زیبای چه وصف.......
ندانم
کجایم دراین قلب سنگی
وای وای چنان سخته برایم گریه
که بیام دادزنم دوستدارم دارم
سرویس دینی جام نیوز؛
شخصی از حضرت آیت الله بهجت پرسید :
نماز برایم مانند جریمه دادن است چه کنم ؟
ایشان فرمودند : زیاد بگویید :
« وَ رَبُکَ الغَنیُّ ذوالرّحمه – سورۀ انعام،آیۀ 133 » ،
یعنی : « و پروردگار تو بی نیاز و رحمتگر است ».
خب نمیدانی عمر آدمی کوتاه است
آمدیم و سال دیگر برایم تکرار نشد
آن وقت دیگر هیچ وقت
یلدایت ، یلدا نمی شود ها
بیا امشب برای خودمان جشن بگیریم
فقط صدایش را در نیاوریم ، باشد ؟؟
آخر خوشی به ما ها نمی آید
می آیند و به جرم بی دینی عزایش می کنند !!!
آنها که نمیدانند همیشه یلدای غم داشته ایم و
این بار هوس رمضان قبل از رجب کرده ایم !!
بهش که فکر می کنم درون معده ام خالی میشود
هیجان نمی گذارد روی پاهایم به ایستم
شوق این وصال بی قرارم کرده است
باز که نگران شدی قربان چشمانت بروم
نکند نگران فاصله مان شده ای ؟
عیبی ندارد
چشم هایت را ببند به خانه عاشقانه هایمان می رویم
میخواهم تا بلندای شب از تو تعریف کنم
تو دلت قنج برود
من برایت انار دان میکنم
تو برایم فال بگیر
من برایت هندوانه قاچ میدهم
تو برایم تعبیر این فال شو
نکند هنوز هم بلد نیستی تخمه بشکنی ؟
فدای خنده های شیرینت
خب چند بار بگویم به خاطر دل من
ژاپنی اش را نگیر
باشد ، من برایت تخمه می شکنم
تو بر دستم نقل عاشقی بگذار
یه لحظه دقت کن ، خوب طعمش را مزه کن
میبینی ، ماهی خوردن با تو
دیگر سیر ترشی نمی خواهد
انتظار آمدنت زودتر از این ها
طعمش را هفت ساله کرده است
وای خدای من
آخر عاشقی مان چه می شود را
فقط تو میدانی و بس
عاقبتش هر گناه و جهنمی بشود
دل عاشق ما را هیچ هراسی نیست
فقط نگذار عاقبت یلدای امسالم
جهنم نبودنش بشود
نالوطی نارفیق عشق نامرد
دیدی چه بلایی به سر من آورد
رفتم که بچینم از انار لب هات
چشمان تو بادام برایم گسترد
به گزارش ایلام بلاگر، وبلاگ واران نوشت:
نالوطی نارفیق عشق نامرد
دیدی چه بلایی به سر من آورد
رفتم که بچینم از انار لب هات
چشمان تو بادام برایم گسترد