آیا براستی می توان به بهانه صبر تا آمدن امام خوبی ها و مهربانی ها دست بر دست گذاشت و به دنبال زدودن بدی ها نبود؟ برخی افراد می گویند «الزم بیتک .... » یعنی در خانه ات بنشین و بی خیال همه دنیا شو، تا امام بیاید و همه کار را درست کند!
برای امام حسین (علیه السلام) گریه می کنند اما هیچ گاه از خود پرسیده اند که امام برای چه قیام کردند؟؟
در کتابی خواندم که قیام امام حسین برای حکومت نبوده است!!! چون حکومت، متاع پست دنیاست و امام را کاری با متاع دنیا نیست!!!
کاش برخی واقعا در خانه هایشان می ماندند و فتواهای «صد من یک غاز» نمی دادند. آنها سرمنشأ تفکری می شوند که وقتی امام علیه السلام ظهور می کنند تا بر شرق و غرب جهان حکومت عدل الهی را حکمفرما کنند، برخی می گویند که او امام زمان واقعی نیست، زیرا به دنبال حکومت است!!! براستی مگر امام نمی آیند که در سایه حکومتشان همه انسان ها به سعادت دنیا و آخرت برسند!! آیا ایشان خلیفه خداوند بر زمین نیستند؟ گویا اینان فکر می کنند امام می آیند تا نماز بخوانند. بدانید که او می آید اقامه نماز کند نه اینکه نماز بخواند.
«الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُور»(حج/41).
و چه زیبا امام علی (علیه السلام) فرمودند:
«مَنْ تَرَکَ إِنْکَارَ الْمُنْکَرِ بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ (وَ یَدِهِ) فَهُوَ مَیِّتٌ بَیْنَ الْأَحْیَاءِ».
کسی که نه با قلب و نه با زبان و نه با دستش، منکر را رد نکند، مرده ای بین زندگان است.
این شب به نام «لیلة المبیت» مزیّن است، در این شب یک حادثه مهمّ تاریخى واقع شد و آن این که در سال سیزدهم بعثت، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) از مکّه به قصد هجرت به سوى مدینه، از شهر خارج شد و در «غار ثور» پنهان گردید و امیر مؤمنان على(علیه السلام) براى اغفال دشمنان، فداکارانه در بستر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) خوابید و مشرکان قریش که خانه رسول خدا(صلى الله علیه وآله) را محاصره کرده بودند، به گمان آن که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در بسترش آرمیده است، تا صبح منتظر ماندند و چون صبحگاهان با شمشیرهاى برهنه به منزل آن حضرت هجوم بردند تا رسول اللّه(صلى الله علیه وآله) را بکشند، على(علیه السلام) را دیدند که از آن بستر برخاست! بدین سان، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در فرصتى مناسب خود را از چنگال مشرکان قریش نجات داد و على(علیه السلام) نیز با این فداکارى، عشق وعلاقه و برادرى خود را نسبت به رسول خدا(صلى الله علیه وآله)نشان داد; این در حالى بود که هر زمان ممکن بود کسى را که در بستر خوابیده به قتل برسانند.
چه ضرورتی داشت امام حسین (علیه السلام) در این سفر، خانواده را همراه خود ببرد؟ چه اشکالی پیش می آمد که آنان را در مکه باقی گذارد تا در جوار خانه خدا عبادت کنند یا آنان را به همراه عبدالله بن عباس به مدینه بفرستد؟پاسخ به این پرسش هادرادامه مطلب...
سه ماجرای خواندنی از دارالشفای امام علی بن موسی الرضا علیه السلام
کرامات و توانمندیهای بیکران خاندان وحی صلوات الله علیهم اجمعین که در معجزات آن
بزرگواران به ظهور رسیده چراغ راه و باعث هدایت شده و می شود. چرا که خداوند متعال
آنچه را در این مسیر لازم بوده در اختیار آنها گذارده است. آنها حجت های الهی هستند
که در قیامت خداوند به خاطر بودنشان در بین مردم از بندگان خود سوال می
کند.
زائر نابینا و برات خلاصى از آتش
جهنممرحوم محدث نورى علیه الرحمه در دارالسلام فرمود: جمعى از ثقات خبر
دادند که جماعتى از اهل آذربایجان بزیارت حضرت رضا علیه السلام مشرف شدند. یکنفر از
آنها نابینا بود. چون به مقصود رسیدند یعنى به فیض زیارت آن بزرگوار نائل شدند و
بعد از چندین روز توقف عتبه مبارکه را بوسیده رو به وطن حرکت نمودند تقریباً در دو
فرسخى مشهد فرود آمده و منزل کردند در آنجا نزد یکدیگر نشستند.
کاغذهائى را
که نقش قبه منوره و روضه مقدس و اطراف آن بر کاغذ بود براى تبرک و سوغاتى خریده
بودند بیرون آورده و نظر مى کردند و اظهار مسرّت و خوشحالى مى نمودند.
آن
شخص نابینا چون چشم نداشت و نمى دید و خبرى هم از آن کاغذها نداشت تا صداى کاغذ را
شنید و اظهار خوشحالى رفقاى خود را متوجه گشت. پرسید سبب خوشحالى شما چیست؟ و این
کاغذها چیست و از کجاست؟
رفقا بعنوان شوخى گفتند مگر تو نمى دانى این کاغذها
برات خلاصى و بیزارى از آتش جهنم است که حضرت رضا علیه السلام به ما مرحمت فرموده
است؟
تا این سخن را شنید باورش شد و گفت معلوم مى شود که . . .