شهروند| طی چندسال اخیر با پدیدهای مواجه هستیم بهعنوان رشد تولیدات محصول ایرانی البته نه در داخل کشور بلکه در خاک چین. این موضوع که بهدلیل هزینههای بالای تولید در ایران شکل گرفته نوعی خروج سرمایه ایرانی محسوب میشود. نگاهی گذرا به مشکلات صنایع کشور بیانگر این حقیقت است که هزینه تمام شده تولید در ایران بسیار بالاتر از کشورهای دیگر و حتی کشورهای همسطح است. رشد تورم به همراه نوسانات قیمت ارز از مواردی است که قیمت تمام شده را در ایران بالا برده است. این افزایش قیمت تمام شده باعث شده تا برخی از تولیدکنندگان داخلی برای ادامه فعالیت و حیات ناچار باشند تا تحت برند خودشان در چین تولید کنند. مسلم است که این نوع تولید باعث کاهش نرخ اشتغال و خروج سرمایه از کشور میشود اما ظاهرا برخی از تولیدکنندگان برای ادامه فعالیت چارهای جز این ندارند. «شهروند» برای بررسی این موضوع با «محسن بهرامی ارض اقدس» عضو هیأت رئیسه اتاق بازرگانی و مشاور معاون اجرایی رئیسجمهوری گفتوگویی انجام داده که در ادامه میخوانید. طی چند سال اخیر رویهای در بخش تولید کشور شکل گرفته و آنهم تولید تحت برند ایرانی در کشور چین است. به نظر شما چرا این اتفاق رخ میدهد؟
این موضوع مدتهاست که جریان دارد و متاسفانه بسیاری از تولیدکنندگان داخلی به تولید در چین با برند ایرانی مبادرت میورزند. دلیل این موضوع این است که هزینههای تولید در کشور ما به اندازهای بالاست که میتوان گفت تولید در برخی موارد بهصرفه نیست. نرخ بالای تورم در ایران باعث شده تا هزینههای تولید نیز با افزایش همراه باشد اما در چین، نرخ تورم تک رقمی هزینههای تولید را کاملا پوشش داده و موجب شده تا قیمت تمام شده کالای تولیدی پایین بوده و تولید بهصرفه باشد.
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، مراسم رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «پنجرههای تشنه» که شامل سفرنامه مهدی قزلی از انتقال ضریح مطهر امام حسین (ع) است در کربلای معلی رونمایی میشود.
بر اساس این گزارش، مراسم رونمایی از این اثر روز سهشنبه 18 آذر ماه با حضور جمعی از مسئولان ایرانی و عراقی برگزار خواهد شد.
این مراسم به صورت زنده توسط یکی از شبکههای تلویزیونی پخش میشود.
قزلی پیش از این درباره این تقریظ گفته بود، امسال هم مثل سه چهار سال اخیر برای نوشتن گزارش حاشیه دیدار شاعران با رهبری به بیت رفته بودم. وقتی که حضرت آقا برای صرف افطار به داخل میرفتند صدایم کردند: «سلام آقای قزلی» و بعد تبسمی فرمودند. من هم خودم را معرفی کردم. در ادامه فرمودند: «کتابتان را خواندم. الحمد الله خیلی کتاب خوبی بود» و رفتند در جای خودشان و افطار میل کردند. من هم نشسته بودم و مثل همیشه حواسم بود که چه کسانی میآیند و میروند که در گزارشم بیاید.
مدتی که گذشت دیدم حضرت آقا اشاره کردند که خدمتشان بروم. دور و اطرافم را نگاه کردم. دیدم نه، منظورشان با من است. خدمتشان رفتم. فرمودند: شما ترک هستید یا فارس؟ گفتم: حاج آقا ما تُرک هستیم و از اسممان هم مشخص است، قزلی یعنی طلایی.
در ادامه آقا گپی زدند درباره کتاب که خوابی که آن خانم دیده بود خیلی خوب شده یا سوال پرسیدند که چرا هیات امنا در مقدمه فلان جمله را آورده... که برایم معلوم شد ایشان همه کتاب را و با دقت خوانده اند. به نکاتشان جواب دادم و برای اینکه حرفی هم زده باشم پرسیدم: آقا چیزی هم در کتاب نوشتید؟ فرمودند بله اتفاقا نوشتهام. گفتم اگر میشود من هم متنتان را داشته باشم. قبول کردند، اطرافشان را نگاه کردند اما کسی نبود که بگویند این کار را انجام بدهد.
این گذشت تا چند روز قبل که فرصت شد در بیمارستان و برای نوشتن گزارشی از عیادت هنرمندان از ایشان دوباره خدمتشان برسم. من به دلیل اینکه از موضع گزارشگری آنجا بودم، کنار فیلمبردارها ایستاده بودم. وقتی داشتم میرفتم آقا صدایم زد: آقای قزلی بیا اینجا ببینمت. رفتم نزدیک و سلامی کردم و به ایشان گفتم که از دیدن لبخند بر لبشان خوشحالم. ایشان هم بیمقدمه دوباره فرمودند: چهار خطی در کتاب شما نوشتهام.
گفتنی است، چندی پیش در آستانه عاشورا و تاسوعای حسینی نسخه الکترونیک این اثر نیز روانه بازار شد.
ارتش سوریه در ادامه عملیات خود بر ضد تروریست ها، پیشروی در جبهه "البریج" در شمال شرقی شهر حلب را ادامه می دهد و با پاکسازی مناطقی از آن، شماری از عناصر مسلح را به هلاکت رسانده است. |