در آبان ماه ۹۳ دومین همایش ملی مدیران کنترل کیفیت ایران در هتل پردیسان مشهد باحضور حدود۲۵۰ نفراز مدیران محترم کنترل کیفیت ومسولین محترم فنی صنایع کشور از ساعت۸ تا۱۵ به همراه نهار برگزار شد.
جای تشکر داردکه امسال ریاست محترم اداره استاندارد خراسان رضوی جناب آقای مهندس جمیع وخانم دکترقلاسی ونیز آقای دکتر صابری از اداره کل نظارت برمواد غذایی وآشامیدنی استان نیز به عنوان میهمان ویژه وسخنران شرکت داشتندواعلام آمادگی برای همکاری های دیگر رانمودند.
دراین همایش به۱۰ پژوهشگر وپیشکسوت نمونه استانی وکشوری لوح وتندیس ویژه اعطا شد.
امیداست درسالهای آینده این همایش پربار تر وپورشورتر برگزار شود.ان شاا..
از اینجا از آقای مهندس ستاری فرد ودیگر دوستان واعضای هیات مدیره انجمن صنفی مسولین فنی وکنترل کیفیت خراسان رضوی برای برگزاری این همایش باشکوه تقدیر وتشکر می کنیم وآرزوی توفیق روز افزون برای ایشان داریم.
به امید روزیکه صنعت کشور ماجان دوباره بگیرد وبتوان به ایجاد اشتغال بیشتر جوانان کمکی هرچند کوچک نمود تا چرخ تولید وصنعت کشور عزیزمان ایران بچرخد.
باتشکر وسپاس
بسم الله الرحمن الرحیم
هدیه ی جنگ
قطره های اشک بود که از صورتش می چکید.دلش می خواست به گریه اش ادامه می داد و از دست بغض چند ساله اش راحت می شد. از کی بود که چشم هایش می سوخت برای دو قطره اشک...ولی هیچ وقت حتی چشم هایش نم نشده بود...دل ِ سخت بود و از سنگ. نگاهش به زندگی بد بود. دست خودش نبود. همسرش برایش این زندگی را ساخته بود درست همان زمانی که به خواهش هایش گوش نداده بود و راهی شده.... . کار و روزش اداره بود و خانه بود و باز هم اداره. روز هایش هر روز تکرار می شد و نفس هایش بیهوده به فنا می رفت. تازه سنش به سی رسیده بود و قدش مانند پیرزنک ها خمیده بود. کسی را نداشت. تنها محرم راز هایش ورقه ی زیر دستش بود که هر روز زیر فشار قلمش می سوخت و آخ نمی گفت. روی میزش پر بود ا ز ورقه های مچاله شده ی تکراری. زندگیش را از بر بود. همیشه خانه اش سوت و کور بود...خیلی وقت بود که دست کسی به روی زنگ خانه فرود نیامده بود. آن روز هم مانند عصر های همیشه گی اش دراز کشیده بود و به آرزویش فکر می کرد...خبری از همسرش...گوش هایش را به سکوت خانه سپرده بود و دست هایش را بالش سرش کرده بود. در میان افکار سیاه و سفیدش صدایی بلند شد...صدای زنگ... تکان نخورد. فکر کرد لابد زن همسایه است و حرف های تکراری اش. اما دوباره شنید. صدا ها پشت سر هم رو سرش رژه می رفت و او کلافه شده بود. با عصبانیت بلند شد. به طرف در رفت. در را باز کرد... خشک شد... باور نمی کرد... آب دهانش را قورت داد...نمی دانست چه کند...چشم هایش قدرت نگاه نداشت... قطره های اشک از صورتش سرازیر بود. دلش می خواست گریه اش را ادامه می داد...همسرش آمده بود با یک دست و او اشک ها را کنار می زد تا دوباره آرامش را در چند قدمیش حس کند.
باسلام :
بعد از نامه نگاری و پیگیری های مستمر رییس شورای روستا با مسئولان اداره بهداشت ساوه سرانجام قرار بر این شد که هر ماه یکبار پزشکان این اداره در روستا حاضر شوند و به افراد بیمار خدمات رسانی کنند. این مورد امروز با حضور پزشک در روستا محقق شد و اهالی جهت معاینه و موارد مورد نیاز به پزشک مراجعه نمودند.
درضمن پیمانکاران اداره گاز استان مرکزی روز گذشته ادوات و تجهیزات مورد نیاز از قبیل دستگاه ها و ماشین الات حفاری را در روستای شاه باغی پیاده کردند و طی چند روز آینده عملیات اجرایی از روستای قارلق رسما آغازخواهد شد..لازم به ذکر است کوچه های روستا نیز می بایستی نامگذاری شده و تابلودار شوند که این مورد نیز توسط شورا و دهیار درحال بررسی میباشد.
با آرزوی آبادانی روستای عزیزمان
رئیس شورا و دهیاری روستای قارلق
با درود به هم ولایتی های عزیز و رئیس شورا و دهیار روستا :
با توجه به اینکه رئیس شورا و دهیار روستا در مدت کمتر از یکسال خدمات زیادی از جمله تعریض کوچه ها و معابر ، احداث مدرسه ، پیگیری گازرسانی ، پیگیری تامین آب شرب ، پیگیری تامین نیاز آبی مزارع و باغستانها و پی گیری جمع آوری پس ماندها ، پیگیری احداث دو دهنه پل ارتباطی دو محله با رحمان قالا و سایر نیازهای روستا را نمودند که اغلب آنها به ثمر رسیده و یا در حال انجام می باشند از این طریق قدردان و سپاسگزار آنها هستیم . این مهم با تلاش این عزیزان و کمک و همکاری همه هم ولایتی ها میسر گردید.هم ولایتی های قارلقی عزیز نشان دادند در کارهای جمعی و گروهی می توانند به آبادانی روستا که در اثر غفلت سالیان گذشته روستا به یکی از مخروبه ترین روستاها تبدیل و خالی از سکنه شده بود را به روستائی آباد تبدیل نمایند.شورای روستا و دهیار همچنان نیاز به همفکری ، کمک و یاری اهالی روستا دارند . هرگونه پیشنهاد و کمک فکری هم ولایتی ها برای برنامه ریزی کارهای آتی آبادانی روستا مثمر ثمر می باشد. وبلاگ قارلق نیز همچنان آماده همه نوع همکاری و اطلاع رسانی برای پیشرفت و آبادانی روستا می باشد .
پیشنهاد می شود نام کوچه ها را به نام شهیدان سرفراز وطنمان از روستا نامگذاری و سایر کوچه ها بنام طایفه ها و کوه ها و محل های گردشگری اطراف روستا همچون قارخانا ، سالاندوز ، سلسال ، باغجوغاز ، تکه چشمه سی ، گدیک ، بانا و غیره نامگذاری نمود . پیشنها شما در این خصوص چیست ؟
با آرزوی آبادی روستایمان
محمد نجفی
احداث مدرسه در سال جاری با تلاش رئیس شورا و دهیار روستا
تعریض معابر و کوچه ها و دیوار کشی با تلاش رئیس شورا و دهیار روستا
تعریض معابر و کوچه ها و دیوار کشی با تلاش رئیس شورا و دهیار روستا
تعریض معابر و کوچه ها و دیوار کشی با تلاش رئیس شورا و دهیار روستا
همکاری هم ولایتی ها در تعریض کوچه ها و معابر روستا
همکاری هم ولایتی ها در عقب نشینی و تعریض کوچه های روستا
تعریض معابر و کوچه ها و دیوار کشی با تلاش رئیس شورا و دهیار روستا