یا محمّد! تو نیز میبینی؟ توهینها به تو لبخندهای تا بناگوشِ روبَهکانِ سستعنصرِ مستِ جامِ قدرت را گِل نمیگیرد... آبروی امّتت را به حراج گذاشتهاند یا نبی! با سگانی که در هر فرصت پای امّت تو و دین تو را مجروحِ دندانهای برّان خویش کردهاند پیاده چای آمریکایی میخورند و نشسته قهوه فرانسوی!
وبگاه "وَ سِلاحُهُ القَلَم" نوشت:
در کوچههای شهر سنگش میزدند، در کوچههای شهر تحقیرش میکردند، در کوچههای شهر دشنامش میدادند... . تنهایی سنگی گران بود بر سینه خستهاش...