علی مغازه ای: صدای مولا را اگر شنیدی و تاب آوردی و اشک از چشم نیفشاندی به دیدار من بیا! پرده اول معرفی یک هنرمند کاملا ناشناخته اواخر پاییز نودوسه، دیدار رخ داد که هنوز تاب از بیان شعف و سوز این دیدار نیست. هنرمندی را ملاقات کردم که در طول دههاسال، همیشه گمنام مانده است. او در تمام این سالیان در دشت و کویر خراسان همراه کارگران و کشاورزان بوه است و از نیاکان خوانده تا چراغ زندگی را نزدشان افروختهتر دارد. در این سفر همنشین خواندگری از تبار هنرمندان مردمی قدیم بودم. برسفره کسی نشستم که او را ...
ادامه مطلب»