1- هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی) به توسعه و پرورش حرفهای کمک می کند.
2- هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی) مشارکتی است.
3- هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی) گروهی (تیمی) است ( تاکید بر کار جمعی).
4- هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی) چرخهای ( گردشی) است.
5- هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی) توسط معلم شروع می شود.
6- هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی)، پژوهشی است با سئوال و مسألهای شروع می شود.
7- هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی) به ترویج و گسترش علم کمک می کند.
8- هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی) ، معلم تازه کار و با سابقه را در کنار هم برای هم آموزی و از دگرآموزی دعوت می کند.
9- هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی) نیازمند نقادی فعال و متفکرانه است ( تفکر انتقادی ).
10-هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی)، زمان و نتیجه (هر دو ) مهم است.
11- هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی)، تمرکز در مسایل واقعی مدرسه و کلاس است.
12- هر دو (درس پژوهی و اقدام پژوهی)، کاربرد یافته و نتایج در عمل به کار گرفته میشود.
تفاوت ها:
درس پژوهی
درس پژوهی نقطه عزیمت عمل است
هدف درس پژوهی، پرورش حرفهای معلم است
ماهیت درس پژوهی بازاندیشی (تفکر ) است
بهسازی کلاس درس
درس پژوهی فقط در کلاس و مدرسه قابل اجرا است
درسپژوهیبیشتر ارگانیک و کمتر سیستماتیک است
درس پژوهی خیلی جزیی و محدود است
درس پژوهی گروهی (تیمی ) است
درس پژوهی یا طرح درس و راهنمایی عمل خاصی است
تاکید بر غنی سازی فرآیند آموزش و یادگیری است
برنامه درسی مورد توجه است
درس پژوهی مبتنی بر برنامه درسی است
هدف اساسی یادگیری معلم است
اقدام پژوهی عزیمت تئوری و عمل
هدف اقدام پژوهی، انجام پژوهش در حین عمل
ماهیت اقدام پژوهی تفسیر داده ها
بهسازی فرآیند آموزش و نتیجه بهتر
اقدام پژوهی در همهجا، هر سازمانی قابل اجرا است
اقدام پژوهی بیشتر سیستماتیک است
اقدام پژوهی گسترده است
اقدام پژوهی فردی هم میشود اجرا شود
راهنمایی عمل خاصی ندارد
شناخت مسأله و بهسازی عمل در مدرسه و سازمانهای مختلف مورد توجه است
شناخت مسأله و کاربرد یافته در محل کار، مورد توجه است
اقدام پژوهی به برنامه درسی، کاری ندارد
هدف عمده شناسایی و حل کاربرد آن در عملاست
ازکسانی که از من مـــــــــــتنفرند سپاسگزارم چون، آن ها مرا قوی تر می کنند.
از کسانی که مرا دوســـــــــــــــــــــت دارند ممنونم چون، آنان قلب مرا بزرگتر می کنند
ازکسانیکه مرا ترک میکنند متشـــــــــــــکرم چون، آنان بمن می آموزند که هیچ چیز تا ابد ماندنی نیست
از کسانی که با من مـــــیمانند سپاسگزارم چون، آنان بمن معنای دوست واقعی را نشان می دهند.
خواستم بگویم کیستم،دیدم نگفتن بهتر است،چه سود؟آنکس که با من نمی ماند همان بهتر که نشناسد مرا و آنکس که می ماند خود خواهد شناخت.
باشد تا روزی بیش از این ها بدانیم، بیش از این ها بنویسیم و چیزهایی بخوانیم و بنویسیم که از خواندن و نوشتن آنها،این احساس در ما بیدار شود که "انسان تر شده ایم.!!"
بد خلقم و بد عهد،زبان بازم و مغرور پشت سر من حرف زیاد است،مگر نه؟
گاهی باید ساکت شوید غرورتان را ببلعید و بپذیرید که اشتباه کرده اید این تسلیم شدن نیست، یعنی بزرگ شدن!
معذرت خواهی همیشه بدین معنا نیست که تو اشتباه کردی و حق با دیگریست..! معذرت خواهی یعنی: اون رابطه بیشتر از غرورت برات ارزش داره....
دل از اعماق دریای صدفهای تهی بردار
همینجا در کویر خویش مروارید پیدا کن
چه شوری بهتر از برخورد برق چشمها باهم
نگاهش را تماشا کن، اگر فهمید حاشا کن
من از مرگی سخن گفتم که پیش از مرگ میآید
به «آه عشق» کاری برتر از اعجاز عیسا کن
خطر کن! زندگی بی او چه فرقی میکند با مرگ
به اسم صبر، کم با زندگی امروز و فردا کن
شاعر : فاضل نظری
خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم !
سیلی هم صحبتی از موج خوردن سخت نیست
صخره ام ! هر قدر بی مهری کنی می ایستم.
تا نگویی اشک های شمع از بی طاقتی است
در خودم آتش به پا کردم ولی نگریستم.
چون شکست آینه ، حیرت صد برابر می شود
بی سبب خود را شکستم تا ببینم کیستم.
زندگی در برزخ وصل و جدایی ساده نیست.
کاش قدری پیش از این یا بعد از آن می زیستم.
دست مرا بگیر که آب از سرم گذشت
مانند مرده ای متحرک شدم، بیا
بی تو تمام زندگی ام در عدم گذشت
می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر
دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت
دنیا که هیچ، جرعه آبی که خورده ام
از راه حلق تشنه من، مثل سم گذشت
بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم
از خیر شعر گفتن، حتی قلم گذشت
تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم
یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت
مولا شمار درد دلم بی نهایت است
تعداد درد من به خدا از رقم گذشت
حالا برای لحظه ای آرام می شوم
ساعات خوب زندگی ام در حرم گذشت
شاعر:سید حمید رضا برقعی