مهرزاد امیرخانی:
به خاطره یه خاطره تمام شهروگشتم.
روی روزای بارونی اسم توروگذاشتم.
توی تموم کوچه هابغضتوگریه کردم.
دارم میرم سفرشایدهیچ موقع برنگردم.