دیروز رفتی تو کوچه می خوردی هی کلوچه
به فکر دوستت بودی فکری به خود افزودی
به دوستت تعارف کردی چه کار خوبی کردی
می دونی که قشنگه هرکی زبرو زرنگه
به فکر دیگرونه با همه مهربونه
باید که هوشیار باشی کوشا وپر کار باشی
با مهربونی لبخند تو دلت اب میشه قند
شور ونوا وشادی به همراه ازادی
حس میکنی لذتی در می یابی عزتی
دیو سیاه اندوه قایم میشه پشت کوه