امروز، عمارت بلند آوازه توس، غربت است و بر بالای این بنای شهیر کبوتری نیست که نالان نباشد. بر بالای این بنای غریب آسمان نیز به اشک ریزی ابرها تن داده است.
.
.
رئوف آل فاطمه نور دل مرتضی/جزای مهربانی ات شد ز چه زهر جفا
قسمت ما در غم تو گریه و اشک و عزا/ناله و فریاد و محن یا رضا یا رضا
سیدنا ابا الحسن، یا رضا، یا رضا
.
.
ای یادگار زهرا یا ثامن الائمه/جان جوادت مولا بنما نظر بر همه
ای ضامن غریبان پناه بی پناهان/ما را مرانی تو ای شمس الشموس از درت
قسم به آن پهلوی شکسته مادرت
.
.
پر زند مرغ دلم در حرمت همچو کبوتر/به شهان ناز کنم تا که شوم سائل این در
گل احمد گل زهرا پسر موسی جعفر/چه شود گر که به من گوشه چشمی بنمایی
تو غریب الغربایی، تو معین الضعفایی
.
.
رضا ای هشتمین ماه امامت/کشیدی بار سنگین ولایت
تویی میراث اسلام و نبوت/تویی شمس الشموس و حبل امت
زد آتش خوشه ای بر خرمن تو/بمیرد خواهر از سوز تن تو