همیشه برایم جای سوال بود که چرا اجتماعات و اعتراضات مردم یمن مسالمتآمیزتر، بدون خشونت و در عین حال شلوغتر از سایر انقلاب های عربی است؟
ام «اویس خمینی» را اولین بار از همدانشگاهی بزرگوارم جانباز و راوی دوران دفاع مقدس شنیدم. اویس خمینی کتابی است در معرفی جنبش فرهنگی شیعیان زیدی یمن.
همیشه برایم جای سوال بود که چرا اجتماعات و اعتراضات مردم یمن مسالمتآمیزتر، بدون خشونت و در عین حال شلوغتر از سایر انقلاب های عربی است؟
بعد از چند روز تصمیم گرفتم برم تو شهر و یه چرخی بزنم ولی خیلی زود پشیمون شدم،پشیمون شدم که برم بین یه گله گرگ،همون بهتر که تو خونه میشینم و غرق تفکرات خودم میشم،و گاهی هم فیلم و تدریس،همون بهتر که منزوی باشم تا اجتماعی...امشب غمگینم.نمیدونم
بچه که بودم همیشه سعی میکردم گریه نکنم و یه مرد واقعی باشم ولی متاسفانه یا خوشبختانه هر چه بزرگ تر شدم بیشتر با اشک ریختن عجین شدم اشک هایی که همیشه تو خلوتم بهترین همدمم بودند.میگن مرد گریه نمیکنه! اگه قراره با دیدن این همه بدبختی هم نوعانم،معتاد شدن دوستام،زندان رفتن دوستام،مرگ دوستام،ترک تحصیل اجباریه دوستام و و و هزارون بدبختی دیگه که خودتون بهتر میدونید خم به ابروم نیارم!غصه بخورم تا اینکه بخوام همه چیز رو به مسخره بگیرم.همون بهتر که منم از بین برم.میدونم چرا این حرفا رو میزنم ،وقتی که یکی از دوستان که زخم خورده درد کشیده و در عزلت تموم میکنه و برای دیگران که با شنیدنِ خبر مرگشون تنها حرفی که می زنند: "(ول کن! ما که زنده ایم")... سکوت فریادی در خاموشی و درد
بعد از چند روز تصمیم گرفتم برم تو شهر و یه چرخی بزنم ولی خیلی زود پشیمون شدم،پشیمون شدم که برم بین یه گله گرگ،همون بهتر که تو خونه میشینم و غرق تفکرات خودم میشم،و گاهی هم فیلم و تدریس،همون بهتر که منزوی باشم تا اجتماعی...امشب غمگینم.نمیدونم
بچه که بودم همیشه سعی میکردم گریه نکنم و یه مرد واقعی باشم ولی متاسفانه یا خوشبختانه هر چه بزرگ تر شدم بیشتر با اشک ریختن عجین شدم اشک هایی که همیشه تو خلوتم بهترین همدمم بودند.میگن مرد گریه نمیکنه! اگه قراره با دیدن این همه بدبختی هم نوعانم،معتاد شدن دوستام،زندان رفتن دوستام،مرگ دوستام،ترک تحصیل اجباریه دوستام و و و هزارون بدبختی دیگه که خودتون بهتر میدونید خم به ابروم نیارم!غصه بخورم تا اینکه بخوام همه چیز رو به مسخره بگیرم.همون بهتر که منم از بین برم.میدونم چرا این حرفا رو میزنم ،وقتی که یکی از دوستان که زخم خورده درد کشیده و در عزلت تموم میکنه و برای دیگران که با شنیدنِ خبر مرگشون تنها حرفی که می زنند: "(ول کن! ما که زنده ایم")... سکوت فریادی در خاموشی و درد
دریای احترامی و ما ورپریده ایم
تو سرو استواری و ما سر خمیده ایم
رنگ بنفش چون به تن خود ندیده ایم
ما تا همیشه تازه به دوران رسیده ایم
ما دزد میشویم که باشی پلیس پس
ما را حراج کن که نباشی خسیس پس
مدرک نداشتیم چون از انگلیس پس
ما تا همیشه تازه به دوران رسیده ایم
اصلا نیامدی تو به چشمان کور ما
عیب از غرور توست وَ یا از غرور ما
از فتنه جو جداست مسیر عبور ما
ما تا همیشه تازه به دوران رسیده ایم
اصلا چه زود مرغک پر بسته می شوی
نرمی ولی به سفتی یک هسته می شوی
از انتقاد کردن ما خسته می شوی؟
ما تا همیشه تازه به دوران رسیده ایم
زیر گلوت تیزی شمشیر ما که نیست
راه نجات را تو بگو گیر ما که نیست؟
تمدید شد مذاکره تقصیر ما که نیست
ما تا همیشه تازه به دوران رسیده ایم
حال جناح باد به هم خورده ظاهرا
آن وعده ها که داد به هم خورده ظاهرا
اوضاع اقتصاد به هم خورده ظاهرا
ما تا همیشه تازه به دوران رسیده ایم
چون خیر دیده ایم از این دولت شما
جای تشکر است از این همت شما
با افتخار عرض کنم خدمت شما
ما تا همیشه تازه به دوران رسیده ایم
سیدعلی قادری