فریدون پوررضا در ۳ مهر ۱۳۱۱ در لشت نشا متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه ناصر خسرو به پایان رساند و سپس در مغازه پدر به آرایشگری پرداخت.
او از استادان آواز یونس دردشتی، سعادتمند قمی و غلامحسین بنان آواز ایرانی را آموخت و در سال ۱۳۳۳ کار تعزیه را به همراه علی به کیش آغاز نمود. او در همان سال نمایشنامهای برای تئاتر و اجرای آن در سالن سینمای لشت نشاء نگاشت.
شش سال بعد در آزمون خوانندگی رادیو گیلان رتبه اول را کسب کرد و به طور رسمی به عنوان خواننده شروع به کار نمود.از اردیبهشت ۱۳۵۰ همکاری با تلویزیون را آغاز کرد. و در همان سال به عنوان پژوهشگر آواهای بومی و با همراهی مشاهیر فرهنگی و هنری ایران سیمین دانشور، محیط طباطبائی، منوچهر آتشی، محمود عنایت، ایرج افشار و دیگر استادان برجسته دانشگاه تهران به لندن سفر کرد.
وی در سال ۱۳۶۷ همکاری اش را با اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران به عنوان کارشناس موسیقی آغاز و در همان سال کنسرتی رادر رشت برگزار نمود.
از آن تاریخ به بعد به ترتیب در شیراز، همدان، آلمان، رشت و تهران به اجرای برنامه و کنسرت پرداخت. دو کاست می گیلان و گیله لو [۱] آثار بعد از انقلاب اوست. در سال ۱۳۷۹ تیتراژ و متن سریال پس از باران را اجرا و یک سال بعد مقام اول موسیقی در فیلم و سریالهای کشور را از آن خود کرد.
فریدون پوررضا برداشتی متفاوت از موسیقی فولکلور ارائه داده است. او از ملودیهای دیلمان، گالش و گیلک در این راه استفاده کرد . او با تحقیق در زمینه ء موسیقی، بسیاری از ظرفیتهای موسیقی گیلان را رشد داد و به گیلان و ایران معرفی نمود.
فریدون پوررضا هم اکنون ساکن شهر رشت هستند
فعالیتها
فعالیتهای اوبدین شرح است :
چاپ مقالات تحقیقی در گیلان نامه ودیگر جراید -بابودن
همکاری با جهانگیر اشرفی ودکتر علی عبدلی در گرد آوری "موسیقی گیلان و مازندران" است که اجرای کل آواهای گیلکی بر عهده وی بود. (این پژوهش به وسیله انجمن موسیقی ایران در ۶ نوار تکثیر شد و در تمام فرهنگ سراها موجود میباشد.)
عضویت در شورای فنی و آموزشهای آزاد موسیقی وابسته به ارشاد
عضو هیئت داوران همایش دیلمان شناسی- شرکت در این همایش و اجرای آواز در تابستان ۱۳۸۴
تألیف کتاب ارزشمند موسیقی فولکلوریک گیلان به عنوان طرح پژوهشی.
هانیه توسلی اینستاگرام ...هانیه توسلی در اینستاگرام
hanieh tavassoli (haniehtavassoli) • Instagram
http://instagram.com/haniehtavassoli/
hanieh tavassoli. 258 posts; 7732 followers; 100 following. ✦ این پیج هــــــــواداران هانیه توسلی است ✦ honeytavassoli_personal ☜ ﭘﻴـــﺞ ﺍﺻﻠـــﮯ.
هانیه توسلی در صفحه رسمیاش نوشت: «بعد از فوت مرحوم پاشایی، اکثر کامنتهایی که در اینستاگرام برای من میگذاشتند تقاضاهای بعضن توهینآمیز و تند برای پست کردن یک مطلب در مورد مرتضا پاشایی و تسلیت درگذشت ایشان بود. یک پست توضیحی گذاشتم (که متنش موجود است) و ضمن ابراز تاسف و همدردی، گفتم با مرتضا پاشایی و کارهایشان آشنا نبودهام و بعد هم که گوش کردهام، فهمیدهام موسیقی ایشان سلیقهٔ من نبوده، و از طرف دیگر تسلیت عمومی گفتن را دوست ندارم. از همانجا بود که کامنتهای اهانتآمیز شروع شد. بیش و پیش از آنکه شخصن از این موج اهانت بهراهافتاده ناراحت شوم، برای فرهنگ عمومی مردم هموطنم تاسف خوردم و البته برای مرتضا پاشایی مرحوم که اینچنین طرفدارانی داشته. این موجهای اهانت از منظر شخصی یک داستان گذراست اما اگر در مقیاس بزرگتر به آن نگاه کنیم متوجه عمق فاجعه خواهیم شد. اینکه چرا تعداد زیادی از مردم، چنین نفرت و خشمی را در خود حمل میکنند و ادبیاتشان اینقدر سخیف و نازل است، دل آدم را به درد میآورد، اما به نظرم روانشناسان اجتماعی میتوانند تحلیلی ارائه کنند از چرایی اتفاقات اینچنینی و این «مد» جدید و هولناک دنیای مجازی که هربار به هر بهانه به یک نفر میتازند، بیآنکه توهینها ارتباط چندانی با موضوع اصلی داشته باشد. نمونهاش را سال گذشته در مورد مسی و موارد مشابه دیده بودیم. تصمیم گرفتم که صفحه اینستاگرام عمومی خودم را ببندم و یک صفحه شخصی برای دوستان نزدیک داشته باشم. دلیلش هم راستش اهانتها نیست. آدمیزاد از خنجری که نبُرد زخم نمیخورد. من هم که نه بیاحترامی کرده بودم و نه اهانتی، اصلن این حرفها را به خودم نگرفتم که بخواهم شخصن دلگیر شوم. ناراحتی من ناراحتی عمومی از وجود و رشد این فرهنگ نازل است. در واقع بعد از این ماجرا، از مردم [مخاطبان در آن فضا] ناامید شدم. به هرحال این اتفاق، هدف من را از ایجاد یک صفحه عمومی، زیر سؤال برد و به همین خاطر صفحه را به طور کلی پاک کردم. هدف من ارتباط بیشتر و نزدیکتر با عزیزانی بوده که همیشه چه در فضای مجازی و چه بیرون، به من لطف داشتهاند. اما روزی که گذشت به من نشان داد که دیگر این راه ارتباطی «کار نمیکند» به اصطلاح. وقتی آن فضایی که به طور معمول فضای آرامی بوده برای ثبت لحظهها یا معرفی کتاب و...، الان تبدیل به نوعی میدان جنگ شده، ترجیح میدهم که عرصه را برای توهین بیشتر به خودم، به مرتضا پاشایی مرحوم، و به عزیزانی که به من لطف دارند باز نگذارم. معرفی کتاب و فیلم را همچنان دوست دارم، و اگر صفحهٔ عمومی برای این کار باز کردم، همینجا اعلام میکنم و الان هیچ صفحه عمومی در اینستاگرام ندارم. در نهایت امیدوارم روزی برسد که سطح فرهنگ مردم مایه افتخار باشد، نه شرم و خجالت».
چهارشنبه 17 دی1393 ساعت: 14:16 توسط:یامچیلی
با عرض سلام
جناب دکتر در لیست تحصیلکرده های بخش یامچی در رده های دکتری آقای دکتر بهمن رخ افیروز از قلم افتاده.
چهارشنبه 17 دی1393 ساعت: 13:24 توسط:دختری از دختران یامچی
اقای دکتر باید بگویم جواب شما کاملا صحیح و درست است من منظورم توجیح کم کاری مسئولین نبوده همانطور که شما هم عرض کردید اختلافات موجود در شهرمان بهانه ای برای توجیح کم کاری هاست.....من هم منظورم همین بود اگر به قول شما محلات یامچی ومردمش یک و یک صدا ومتحد باشند و مشتی بشوند بشیار عالی ست و راهی است برای پایان دادن به توجیح این کم کاری ها!اما این کار هیچ وقت صورت نگرفته....
مردم ما افرادی احساساتی هستند که دربسیاری از موارد تعصب کاذبشان سدی شده بزرگ در مسیر پیشرفت شهرمان
حرفی که من زدم کاملا واقعیت دارد فقط نمیدانم شماچرا درمقابل انتقاد بنده چرا چنین گارد گرفته اید.....
این اختلافات ریشه در گذشته دارد که باید به دست جوانان اینده ساز یامچی حل شود
به امید روزی که یامجی فقط یامچی باشد نه کیخالی و دیزج غریب و ......به امید قبرستانی واحد ....هیئتی واحد ....به امید مردمی واحد و اندیشمند....
من خارج از یامچی وقتی به کسی میگویم اهل یامچی هستم فکر میکنید اولین جمله ای که میشنوم چیست؟؟؟؟؟همیشه این جمله را میشنوم که اهل کدام محله ای!!!!!!!
میدانید این یعنی چه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پس نگویید که مردم ما چنیند و چنان من منکر هیچ یک از خصوصیات عالی که در همشهریانم هست نیستم بلکه افتخار هم میکنم
هدف من از طرح این مسئله فقط برای حل کردن این مسئله بود نه چیز دیگر.....
بازم هم میگوییم بیایید کمی فقط کمی بیشتربیندیشیم
دوست عزیز
ضمن تشکر.منظور حقیر جبهه گیری درباره مطالب شما نیست بلکه منظور اصلی این است که ما در دام و تله ای گرفتار نشویم که با خودتخریبی بهانه به دست توجیه ضعفها و سوء مدیریت ها بدهیم.
کم کاری بسیاری از حوزه ها هیچ ارتباطی به نظر مردم ندارد و خود مسئول مربوطه باید اقدام نماید.اما مشاهده می شود که در این حوزه ها نیز بهانه وجود اختلاف مطرح می شود؟!
این تبلیغات و ذهنیت منفی کم کم در خود مردم یامچی نیز نهادینه می شود و شروع به توجیه عقب ماندگی با توهم وجود اختلاف می کنند!
دوست عزیز! از خود حقیر نیز بارها سوال شده که شما متعلق به کدام محله هستید!؟ تا از این سوال و جوابی که دریافت می کنند بهره داری کنند و بگویند که .....!؟
اما پاسخی که دریافت کرده اند یک جمله بیشتر نبوده است اهل یامچی هستم
و گاهی از روی عمد سوال را با سوال جواب داده ام که خود شما اهل کدام روستا یا محله مرند هستید؟ چراکه به خوبی می دانم پشت این گونه سوال ها شیطنت ها و حسادتهایی خوابیده است.
وقتی اینچنین شیطنت هایی وجود دارد نباید اجازه رخنه داد.نباید خودمان به دست خودمان به توهم وجود اختلاف دامن بزنیم.مگر در محلات مرند یا دیگر روستاهای مرند اختلاف وجود ندارد؟!پس چرا حرفی از این اختلاف ها زده نمی شود!
بر این اساس به دوستان توصیه می کنم در خود انتقادی حد اعتدال را رعایت کنند.
موفق باشید
چهارشنبه 17 دی1393 ساعت: 13:17 توسط:محمد فرج زاده
پیشنهاد
بحثی که الان سالهاست مطرحه و همه رانندگان شهرمون هم دغدغشو دارند، ایجاد ایستگاه مسافرکشی در شهر مرند برای همشهریانمون هست ،همانطور که مستحضر هستید راهنمای رانندگی با ماشین هایی که در خیابان چایکنار پارک میکنند با جریمه برخورد میکنه اما تمامی روستاهای همجوار(مرکید-باروج... )ایستگاههاشون تو این مسیره . جاهای پیشنهاد شده برای رانندگان یا مناسب نیست یا اینکه شهروندان به اونجا مراجعه نمیکنند .لذا از شورای شهر و شهرداری خواسته می شه جای مناسب و در دسترسی برای رانندگان ما در نظر گرفته شود.
دوم اینکه شهرداری یامچی میتواند با ایجاد اتحادیه رانندگان یامچی به این کا ر نظارت کند البته ترجیحا کسانی باشند که در آمدشان از این راه است. برای چنین اتحادیه ای باید به نکات زیر توجه شود:
1-ایستگاههایی ثابت و نزدیک به هم مشخص شود.
2-ماشین ها برچسب خاص این خط را داشته باشند.
3-شهرداری با ایجاد مزایایی مانند بیمه بتواند قوانین و ضوابطی را معین کرده وبر آنها نظارت کند.
4-ساعت کار رانندگان مشخص باشد طوری نباشد که مسافری در راه بماند.
چهارشنبه 17 دی1393 ساعت: 12:8 توسط:دوستدار فرهنگ
با سلام خدمت مردم با فرهنگ یامچی.
اقای دکتر یه مشکل دیگه ای هست اینه که بعد از ظهر ها با ماشین به زور میشود از محلات شهر یامچی عبور کرد ان هم به خاطر پارک ماشین ها در کنار راه است که باعث میشود راه کوچک بشود و احتمال هر گونه تصادف زیاد باشد.اولین کاری که باید صورت گیرد این است که خودمون باید تا حد المکان رعایت کنیم. دوم اینکه شهر دارمون باید به فکر پارکینگ هر چند کوچک در شهرمون باشد و پشنهاد های دیگر را حاضر به شنیدنیم و....
با تشکرات فراوان از مردم با فرهنگ
چهارشنبه 17 دی1393 ساعت: 11:57 توسط:دوستدار فرهنگ
با سلام خدمت بزرگان و دوستداران فرهنگ در شهر شهید پرور یامچی
اقای دگتر با تشکر از زحمات شما.
اقای دکتر یه کار خدا پسندانه ای که صورت گرفت هزینه مخارج احسان رو به مدرسه فاطمیه دادن تاخرج مدرسه شود و شخصا خود من به شهرستان های دیگه یا دوستای دیگر شهرستانی هام میگویم خیلی خوششان میاد و باعث سربلندی و سرافرازی همه ی ما و شهر یامچی میشود.اقای دکتر بیایید یه کاری بکنیم که این کارها بیشتر از پیش در شهر یامچی صورت بگیرد.جهت شادی روح تازه در گذشته ها ال الخصوص هاشمی و عبداله زاده سه صلوات بفرستیم.
با تشکر از مردم با فرهنگ شهرمون یامچی
چهارشنبه 17 دی1393 ساعت: 9:3 توسط:همشهری دلسوز مرندی
واکنش رسانه های جهان به خبر ساخت نخستین پهپاد موشک گریز توسط نخبه مرندی
پس از انتشار خبر ساخت اولین پهپاد موشک گریز دنیا در ایران ، اکثر سایت های آمریکایی و اروپایی به این خبر واکنش نشان داده و ضمن انتشار آن به تحلیل و بررسی پرداختند. /
چهارشنبه 17 دی1393 ساعت: 7:12 توسط:همشهری
دکتر محسن خورشا. برنامه ریزی درسی.
لیست تحصیلکرده های بخش یامچی در رده های دکتری
پساگردشگری انبوه
ظهور شیوههای اطلاعرسانی، با نظامهای ارتباطی مبتنی بر وسایل الکترونیکی نحوه تفکر را درباره ذهنیت تغییر داده و دگرگونی مشابهی را در شکل جامعه و فضای حیاتی پدید آورده است. فرهنگ الکترونیکی مبتنی بر رسانههای انبوه ترویج دهنده نگرش فرد به عنوان هویتی ناپایدار و فرآیندی مداوم از شکلگیری هویتی چندگانه است.این فرهنگ موجب اضمحلال اندیشه خردمندانهگی مرکز ـ بنیاد تاریخ میگردد. جهان ارتباطات به سان مجموعهای چندگانه از خردمندانگیهای محلی که هر کدام صدای خود را دارند، فوران میکند. در این میان رسانههای انبوه جریان بیوقفه، مداوم و روبه افزایش اطلاعات، ارتباطات و فرهنگهای مختلف را شکل داده که در حال رخنه به تمامی عرصهها و حوزههای حیات فردی و اجتماعی میباشند. گردشگری نیز در این بین در دو بعد تحت تأثیر رسانههای انبوه قرار میگیرد. از یک بعد با تبدیل گردشگری به عنوان لذت فرهنگی درجه دوم (یا مجازی)، بدون ترک خانه از طریق شبیهسازیهای همچون ........... ادامه مطلب