جمعه مورخ 1393/10/12
سرپرست وگزارش نویس برنامه : امین اسحاقی
زمان حرکت دروازه تهران اول خیابان امام خمینی با اتوبوس به تعد اد 33 نفر آغاز کردیم و در مسیر
حدود ساعت 8 توقف برای صبحانه و کمی استراحت کرده و سپس در ساعت 8:30 ادامه مسیر
در ساعت 10 به مقصد رسیدیم در قسمت هتل پارساگاد برای استراحت مستقر شدیم و دوستان
شروع به گشت وگزار در منطقه گردشگری کرده و بعضی از دوستان هم در نیزار بسیار بزرگی شروع
به عکاسی و لذت بردن ازمناظر کوه ها شدن در قسمتی از کوهستان بچه ها آتش درست کرده و
چای آتیشی و لذت آن .
جای دوستان خالی و در کنار آتش شروع به خواندن تصنیف های سنتی بصورت گروهی کردند
که همه لذت بردیم از ساعت 13 تا 15:30 از استخر و آب درمانی بصورت دو سانس خانمها و آقایان
صورت گرفت وبعد از آن ناهار و چایی و بازی والیبال .
در ساعت 5 همگی سوار اتوبوس شده و حرکت به سمت نصف جهان آغاز کردیم .
در بین مسیر برای استراحت دوستان توقف و در ساعت 21 به مبدا برنامه دروازه تهران رسیدیم .
جای همه دوستانی که نبودند خالی ....
با تشکر از کلیه دوستانی که در این برنامه کمک کردن و تک نک نفرات شرکت کننده در برنامه
به نام خدا
ضرب المثل را به زبان بلوچی بتل می گویند چند نمونه از ضرب المثل های بلوچی را در
زیر با هم دیگر مرور می کنیم
برداشتی آزاد در مورد شون و معنای لفظی ضرب المثل ها را برای شما ذکر می کنم
و اگر دوستان اطلاعات بیشتری در مورد ضرب المثل ها دارند بفرمایند
تا استفاده جامع تری از این ضرب المثل ها ببریم
آه جاه که دل کشیت سر هشت و گِل کشیت = آنجایی که دلت می خواهد ...
آپ ء دُزی نمبگ چیر نه بیت= اگر آب بدزدی نم های آب پنهان نمی مانند
آ زهم که پر جوهر انت دست نامردان بد گوهر انت = آن شمشیری که جوهرش بیشتره به
دست افراد بی خاصیته
آکه دی دوستان په جفاهان رنج نه بان = آن چیزی را که دوستت بهت می گوید برات
سخت نیست
اُشتر ببو دور بچار هر مبو سُرمب مچار = ضرب المثل پر کاربردی است =شتر باش دور
ببین ...
باز هبر دیوان ء تام ء بارت = زیاد حرف زدن باعث خستگی یک جمع می شود
برات ء بگند گُهار ء بگر= برادرش و ببین با خواهرش ازدواج کن
بی امیتئ سرا کس نساهیت = کسی که اهمیت نداشته باشه سر شو کچل نمی کنن
بیر په دیر نه رؤت = برای گرفتن انتقام هیچ موقع دیر نیست
برات اگان کور انت گوهار امیدوار انت = برادرش اگر کور است خواهرش هنوز بهش امیدوار است
پچّ په پچین نوک نبیت ماتے بدل ماتو نبیت = لباسی که پاره شده نو نمی شود جای
مادر هوو نمی شود
پیر بئی میر نه بئی = پیر میشی ولی پولدار نمی شی
په هما کسا بمر که په تو تپ کنت = برای کسی بمیر که برات میمیره
تو بجن تژن و ببند بهتام په گشگ بنّام نبیت وشنام = تو هر چی می خواهیی بگی بگو
کسی که عزت و شخصیت داشته باشه با حرفای تو بدنام نمی شود
توکل ء مرد ء خدا یار انت = کسی که به خدا توکل می کند خدا همیشه با اوست
جوهر بلوچ ء غیرت انت = ذات و جوهر بلوچ غیرتش است
چه مردگین شیر ء زندگین روباه گهتر انت = از شیر مرده روباه زنده بهتره
چم وتی عیب ء کور انت = چشم عیب های خودش رو نمی بینه
چُکّ ء بدل چُکّ انت بلی براس ء بدل گار انت = جای فرزند ، فرزند میشه بذار جای برادر
وخواهر پر می کنه
چمداری کچک ء سگتگ =برای کسی که می خواهید شخصیتش رو خرد کنید استفاده
می شود = معنیش یه خورده سخته
آدرس فروشگاه shopal.ir
به گمونم بامداد هفتمین روز از اولین ماهه پاییزه سال 69 بود که دنیا از یکنواختیه همیشگیش خارج شد و من متولدشدم.منم مثه همه بزرگ شدم وشدم انقدی.
بعضی اوقات قلمم روی کاغذپاره هام سر میخوره و یچیزایی مینویسه.که البته هرکسی به اقتضای خودش اسمی روش میذاره.من بهشون میگم داستان،نمایشنامه ،فیلمنامه و دوستان عزیزتر از جانم هم اونارو خزعبلات قلمداد میکنن.
دوسال مدیر رادیو دانشجوی دانشگاه مفید بودم که مایه افتخار و مباهات بنده بود و لکه ننگی بر دامان مدیریت شریف دانشگاه.
تاهم اکنون هم که درخدمت شما بزرگواران هستم نه داستانی چاپ کردم و نه فیلمنامه ای از بنده مجوز گرفته.فعلا هم سر خودم رو با داستان نویسی ، نقدهای سینمایی و . . . گرم میکنم.ما که چیزی نشدیم بلکه شما دوستان. . . .
و من الله التوفیق
حمید نیک بخت