تقریباً 7 سال پیش به ابتکار باشگاه فلات قزوین -اگر اشتباه نکرده باشم- بحث صعودهای مشترک گروهها و باشگاههای استان قزوین مطرح شد و اولین صعود هم یک صعود به قلۀ رامند بویین زهرا تعیین و اجرا شد (در آینده عکسهای این صعود در وبلاگ بارگذاری خواهد شد). قرار بر این شد که ابتدای هر فصل یک صعود مشترک به میزبانی یکی از گروهها یا باشگاهها انجام گیرد. متاسفانه طبق روالی که در ایران مرسوم است، و در آن کارهایی با شور و شوق آغاز شده و بدلایلی ناقص میماند، این صعودهای مشترک هم دچار این سرنوشت شد. بنده همینجا فی المجلس یک پیشنهاد برای هیاتهای کوهنوردی کل کشور دارم و آن این است که در اولین هفته بعد از تعطیلات نوروز، یک صعود مشترک بین تمام گروهها و باشگاههای تابعه آن هیات در یک قله شاخص آن منطقه، بعنوان حسن شروع برنامههای کوهنوردی هیات، گروهها و باشگاهها و نیز مثلاً دو هفته مانده به پایان سال یک صعود مشترک هم به آن قله برای حسن ختام برنامهها در نظر گرفته شود. البته در این صعودهای مشترک میتوان برنامههای مختلفی مانند جمعآوری زباله، درختکاری، آشنایی افراد، آموزش عمومی و ... در نظر گرفت. به هرحال در آن تاریخ، مطلب کوچکی تحت عنوان صعودهای مشترک توسط روابط عمومی باشگاه فلات منتشر شد که عیناً جهت اطلاع خوانندگان در ادامۀ مطلب آورده میشود:
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، «رادیو کتاب» از آن دست رسانههایی بود که به شکل تخصصی به موضوع کتاب در هر نقطه از کشور میپرداخت، اما در اولین اقدام نسرین آبروانی معاون صدای سازمان صدا و سیما این رسانه نه تنها ادغام بلکه تعطیل شده است. ا
ین گزارش اضافه میکند، طبق این دستور از چهارشنبه شب پخش برنامههای رادیو کتاب برای همیشه متوقف شد و استودیوی پخش برنامهها هم پلمب گردیده است. با این که گفته میشود این شبکه با شبکه فرهنگ ادغام شده است ولی تاکنون به سازندگان برنامههای رادیو کتاب ابلاغی در خصوص انتقال برنامه به باکس پخش رادیو فرهنگ نشده است.
فعالیت رادیو کتاب در بخشهایی چون معرفی آثار، ناشران، محققان مولفان مترجمان و همچنین چگونگی سیر تحول چاپ و نشر و تهیه کتاب و در ایران و جهان بود و در فعالیتی دیگر سیر تاریخی نویسندگان ایران و جهان هم مورد بررسی قرار میگرفت. خبرگزاری فارس برای گفتوگو در راستای انحلال با حمیدرضا ولیان مدیر این شبکه رادیویی، تماس گرفت اما او حاضر به صحبت در این زمینه نشد و شرح ماجرا را بر عهده مسئولان امر دانست.
در ادامه با محمدعلی دارایی مدیر کل اداره پخش صدا تماس گرفته شد اما وی نیز پاسخگو نبود.
از 27 آبان 91 همزمان با هفته کتاب، فعالیت رسمی خود را آغاز کرده بود.
برنامه راهبردی شهر
Urban Strategic Plan
قانونمند ساختن زندگی شهرها، شهرنشینی و رشد کالبدی و فضایی شهرها، دلمشغولی مهمی بشمار رفته است. تجربه طرحهای جامع که زمانی تلاش میکرد تا کلیت شهر را در دورههای زمانی مختلف، یکجا بنگرد و تحولات آن را در چارچوب قواعدی منظم به پیش برد و مدیریت کند، با فرایند پویا و زنده شهری همخوان به نظر نرسید. از قضا، تبعیت از طرح جامع سبب مقابله با پویایی یادشده که در تجربهای که بیش از نیم قرن سابقه دارد، همواره پیشبینی تمامی اجزای آن غیرممکن بود، محسوب گردید. پس از آن، چنین تصور شد که اگر طرح جامع با طرح تفصیلی همراه شود، کل و جز یکجا پوشش داده خواهد شد. ولی بازهم، خیلی زود، مشخص شد که طرح جامع و طرح تفصیلی، که به مدرک کاربری زمین و تحولات آن تقلیل یافته بود، نمیتواند تحولات شهری را هدایت کند. ازاینرو، و در پاسخ به کاستیهای طرح جامع و تفصیلی، بالاخره سخن از طرح برنامههای راهبردی شهر پیش آمد. برنامههای راهبردی شهر، چون هر برنامه راهبردی دیگر، از تدوین اهداف و سپس استنتاج راهبردها براساس اهداف و بالاخره، برنامه عمل تشکیل میشود. اخیراً جزء چهارمی، تحت عنوان سنجش دستاوردها یا عملکرد نیز به 3 جزء گذشته اضافه شده است. با بازنگری اجزاء یادشده، این پرسش مطرح گردید که اهدافی که پایه اصلی برنامه راهبردی شهریند، بر چه اساس مستندی استوارند؟ در پاسخ به این پرسش، تجزیه و تحلیل و ارزیابی موقعیتی یا شناخت وضع موجود نیز بهعنوان مرحلهای مهم در برنامهریزی راهبردی شهر، اضافه شد، گو اینکه برخی از برنامهریزان چنین تجزیه و تحلیل و ارزیابی را مرحلة ماقبل برنامهریزی بشمار میآورند.
در فرایندی که برنامه راهبردی را دربر میگیرد، ابتدا براساس تجزیه و تحلیل وضع موجود، شناخت کاستیها و تحولات محیط شهری، چشماندازی برای آینده شهر تعریف میگردد و آنگاه چارچوب مأموریتی که تحقق چشمانداز را ممکن میسازد، مشخص میشود. چشمانداز شهر، معمولاً آیندهای طولانیتر را دربر میگیرد که 20 ساله است. چشمانداز یادشده بر پایه آمال و خواستهای کلّی شکل میگیرد. چشماندازها و آمال کلی آن، به اهداف مشخصتری خُرد میگردد و در رابطه با هر هدف، تعدادی راهبرد در نظر گرفته میشود. در مرحله بعدی، کنشهایی که بهطور متداول در قالب طرحهای پیشنهادی تبلور پیدا میکند، مشخص میشود. در درون هر طرح نیز تعدادی پروژه عملیاتی در نظر گرفته میشود. بر پایه کنشهای در نظر گرفته شده، وظایف پیشنهادی تعریف میگردد و تیم عملیاتی برای انجام وظایف تجهیز میگردد. برنامه عمل به راهبردها، تحقق کنشها و انجام وظایف نهایی است. برنامه عمل، درواقع، ورود از عرصه برنامهریزی به اجرا در شهر است. راهبردها که قالب زمانی 5 ساله دارند، با برنامه عمل سالیانه در مرحله اجراء، تعریف عملیاتی میشوند. بر پایه تمامی مراحل یادشده، بودجه سالیانه تعیین و به اجزای مختلف برنامه اختصاص مییابد.
امروزه، برنامههای راهبردی شهر با برنامهریزی مشارکتی تلفیق شده، نهادهای مردم یا شهروندبنیاد در کنار عامه مردم از بررسی وضع موجود تا ارزیابی بازخوردها، نتایج حاصله و تا بازبینی و ارزیابی، حضور و مشارکتی فعال دارند. منظور از مشارکت فعال، کنترل و تصمیمگیری شهروندی است؛ یعنی بالاترین پله در نردبان مشارکت شری آرلشتین. برای تحقق چنین مشارکتی، برنامه راهبردی آموزش، توانمندسازی و مقتدرسازی شهروندان نیز همزمان طراحی و اجرا میشود، تا عامه مردم قادر باشند، نقش خود را در برنامهریزی راهبردی شهر ایفا نمایند.
شهرداری تهران، با توجه به تجارب ناموفق طرح جامع و طرحهای تفصیلی شهری، از چند سال پیش، برنامه راهبردی مناطق 22 گانه تهران را آغاز کرده است. در تجربه ایران، برنامه عمل حالت طرح تفصیلی به خود گرفته و کاربریهای شهری را جزء به جزء تعریف کرده است.