فرهنگ عامه
ترکمنها براى موسیقی سنتی و باباغمبر[باباقمبر] که بهعنوان پیر موسیقی آنان شناخته شده احترام خاصى قایل هستند. در زمان حاضر نیز هر هفته در روزهای سهشنبه و جمعه مردم براى زیارت به آرامگاه وی که در استان مرو واقع شده است، میروند. «شخصی بهاسم غمبر، چوپان اسب حضرت علی بوده است که بعدها لقب «بابا» به وی داده میشود. غمبر اسب حضرت علی را میچرانده و به آن خیلی خوب رسیدگی میکرده، به همین دلیل حضرت علی او را دوست میداشته است. باباغمبر در طول چراندن اسب برای خود دوتاری ساخته بود. او با این دوتار آهنگى را مینواخت که در هنگام نواختن دوتار، اسب حضرت علی که بهنام «دولدول» معروف بود، به آواز دوتار گوش فرامیداد و اشک از چشمان دولدول میریخت و علف نمىخورد. به این دلیل «دولدول» روز به روز لاغر و لاغرتر میشد. حضرت علی متوجه لاغری اسب خود میشود. از باباغمبر پرس و جو میکند: «غمبر چرا دولدول لاغر میشود؟» غمبر پاسخ میدهد: «من نمیدانم. بعد از این روزی حضرت علی پنهان از بابا غمبر، آنها را تعقیب و تماشا میکند.» غمبر آهسته آهسته از ساحل رودخانه میرفته و دوتار مینواخته است. دولدول نیز به آواز دوتار گوش فرامیداده و علف چریدن خود را قطع میکرده است. حضرت علی این واقعه را از نزدیک میبیند و بهآهستگی به بابا غمبر نزدیک میشود. غمبر آمدن حضرت علی را احساس نمیکند. وقتى که خیلی به غمبر نزدیک میشود، او را به اسم صدا میزند، غمبر با دیدن حضرت علی، بسیار خجول از جای خود برمیخیزد و میدود و فریاد میزند که: «ای زمین بشکاف! مرا در خود فرو ببر!» غمبر به آن فرو میرود. در این فرصت گوشه پرده دوتار وی به زمین افتاده بود. در این موقع حضرت علی از غمبر میپرسد: «تو را کی خواهم دید؟» غمبر پاسخ میدهد: «در روز قیامت. در مکّه با تو دیدار خواهیم کرد». به این ترتیب بابا غمبر بهطور زنده غایب میشود و در محلی که گوشه پرده دوتار غمبر افتاده است، درختی میروید که این درخت، درخت پسته بوده است. شباهت این درخت به گوشه پرده دوتار از همین جا سرچشمه میگیرد. و هر قسمت آن درخت را بکنی، آن قسمت برای گوشه پرده دوتار مناسب است.» محلی که در مرو است بنا به روایات تاریخی، در این محل مستقر نیست ولی بهعنوان محل وقوع و محل بروز آن حادثه و به حرمت و عزّت باباغمبر در این محل دو گنبد بنا گردیده است که باخشىهای ترکمن به این محل میآیند و آواز و ترانه میخوانند.
[ظاهراً این مطلب از اینجا گرفته شده است]
******
کریم قربان نفس، شاعری بدون مرز
کریم قربان نفس، شاعری نوپرداز، مترجمی توانا و روزنامهنگاری نکتهسنج در 18 اکتبر سال 1929 میلادی در روستای ییلانلی از توابع بخش گوگ تپه ترکمنستان متولد شد. وی در سن هفت سالگی اولین شعرش را سرود و نخستین بار، شعر وی در روزنامه صدای کالخوزچی به چاپ رسید. در سال 1942 پس از ناکامی در عشق، شعر یاشلیق دراماسینی را سرود که درباره عشق شکست خوردهاش میباشد. این شعر در بین مردم بیشتر با نام «منینگ یگیت وقتیم، سنینگ قیز وقتینگ» مشهور و از سرودههای محبوب وی در بین جوانان است که در سال 1968 چاپ شد و به زبانهای مختلفی ترجمه شد. کریم قربان نفس در دانشگاه آ.م.گورکی ترکمنستان موفق به اخذ لیسانس ادبیات شد و بهخاطر برخورداری از درک عمیق سیاسی دو بار به نمایندگی مجلس انتخاب گردید. از جمله آثار او که در ایران به چاپ رسیدهاند، میتوان به کتابهای «فراغینگ قاشیندا» و «یورگ پایاماسی» اشاره کرد که هر دو به کوشش آقایان مراد دوردی قاضی و محمود عطاگزلی چاپ شدهاند. همچنین در کتاب «ایمان ترکمن» که منتخبی از اشعار سه شاعر ترکمنستانی (کریم قربان نفس، بردی خداینظر، قربان نظر عزیز) است، میتوان ترجمه 35 شعر از او را یافت. انتخاب و ترجمه این اشعار توسط آقای عبدالرحمن دیهجی به انجام رسیده که شایسته تقدیر است.
[باز به نظر میرسد این مطلب هم خلاصهای از این باشد]
******
فرش ترکمن تنوعی شگفتانگیز از زندگی و تصاویر
قوم ترکمن بیش از هر کالایی به فرشهای خود علاقهمند بوده و آنها را به شکلها و اندازههای گوناگون میبافتهاند تا نیازهای متنوع زندگی کوچنشینی و نیمهکوچنشینی را برآورد، نمادهای آن نوع زندگی را یادآوری کند و مایه شادی زندگی کوچنشینی باشد.
زنان عشایر و از جمله ترکمنها در انواع بافتهها چنان کاردان و مسلط بودند که با سادهترین ابزارها مجموعه متنوع و شگفتانگیزی را ایجاد میکردند که گاه، بهویژه هنگام عروسی، روی شتر و اسب به نمایش گذاشته میشد. در عین حال، همین فرشها، هر اندازه با دقت و زیبا بافته شده بود، زیر دست و پا و در زندگی گذرا و ناپایدار و در عین حال پر غرور و حادثه ترکمنها از بین میرفت. تاریخ قالی ترکمن انعکاسی از تاریخ این قوم است. همچنانکه در مورد تاریخ هیچ قبیلهای نمیتوان با اطمینان سخن گفت، بیان تاریخ قالی ترکمن نیز خالی از اشکال نیست الگوی کلی قالی ترکمن نشان از تحولات شدید ندارد، زیرا بهصورت نقشهای تکراری باقی مانده است. این نقشها در ایران بیش از ششصد سال سابقه دارند و در بسیاری از مینیاتورهای قرن هفتم هجری به بعد منعکس شدهاند. از آنجا که کهنترین قالی بهدست آمده جهان نیز دارای نقشهای تکراری است، باید پذیرفت که نقشهای ترکمنی در یک مرحله ابتدایی باقی ماندهاند. تار و پود قالیهای ترکمنی در بعضی از موارد از پشم است و آنها از پشم گوسفندان خود برای بافتن چنین فرشهایی استفاده میکنند. قالی ترکمن را زنان روی دار افقی و در درون چادر میبافند، در نتیجه بافت قطعات کوچکتر، رواج دارد. علاوه بر قالی، انواع دیگری از بافتههای فرش و گلیم گونه نیز که عمدتاً کاربرد ویژهای دارند، در مناطق ترکمننشین تولید میگردد که از آن جمله میتوان به خورجین، آلمالیق و اجاق باشی اشاره کرد. امروزه ترکمنها، بیشتر به بافت پشتی قارچین مشغولند و تقریباً انواع دیگر بافتهها را به فراموشی سپردهاند و اغلب به بافت یک نوع قالیچه مشغولند. گاهی برخی بافندهها از سر تفنن کیفهایی هم برای خانمها میبافند. امروزه پلاس یا گلیم خیلی کم بافته شده و اجاق باشی یا آلمالیق دیگر بافته نمیشود.
بهترین بافتههای قالی ترکمن مربوط به ایل تکه است. تعداد بافتههای ایل تکه کمتر از بافتههای دو طایفه یموت است، آتابای در کیفیت بافندگی پس از تکه قرار دارد و بیشترین حجم قالی را تولید میکند. جعفربای سپس از آتابای قرار دارد و تولید آن هم کمتر است. نوع گره قالیهای ترکمنی هم ترکی و هم فارسی است. ایل تکه بیشتر از گره ترکی استفاده میکند، ولی در سایر مناطق گره فارسی هم استفاده میشود.
شیرازه متصل در قالیهای ترکمنی بهکار میرود و گلیمبافی فرشهای آنها از نوع فارسی است. بیشتر قالیهای ترکمن از نوع درشت بافت هستند ولی در ایل تکه که بیشتر از ابریشم استفاده میکنند، ریزبافتی تا حد رجشمار ۴۰ و ۵۰ دیده میشود. مهمترین ویژگی فنی بافت قالی آنها تک پوده بودن قالی آنهاست (تک پود نازک) که بههمراه قالیچههای بلوچ از بارزترین نمونههای این شیوه در این زمان هستند. بهطور کلی میتوان گفت فرشهای ترکمن تخت بافت هستند. نقشههای ترکمنی اصیل همه تکراری هستند، یعنی از تکرار یک یا چند نقشمایه شکل میگیرند. اکثر نقوش قالیهای ترکمنی از آنجایی که برگرفته از اشیای کاربردی خاص و یا نمونههای طبیعی مشخص هستند، لذا در اکثر موارد به همان نام، موسوم شدهاند.
رنگ در فرش ترکمن محدود است. فرش ترکمن تنوع رنگآمیزی فرشهای دیگر نقاط ایران را ندارد. سابقاً پنج رنگ (سفید، سیاه، سبز تیره، لاکی تیره، و لاکی متمایل به زرد)، در فرش ترکمنهای ایران بهکار میرفت ولی هماکنون با تلاش افرادی همچون نیاز جان نیازی این رنگها به عدد دوازده رسیده است تا فرش ترکمنی ایران بتواند گامی در راه پیشرفت بگذارد. رنگهایی که او افزوده عبارتند از: طوسی، دارچینی، عبایی، قهوهای روشن، قهوهای تیره، طلایی، نخودی و آبی آسمانی، زیتونی، سرمهای، سبز، مشکی، لاکی.
در زمانهای قدیم بافت فرشهای بزرگ گاهی تا چند ماه طول میکشید و دختران و زنان جوان از بافتن آن و از اینکه تمام نمیشد، حوصلهشان سر رفته، خسته میشدند. آنان برای بیان این خستگی در حین بافتن فرش، اشعار و آوازهایی را زمزمه میکردند که از این موضوع حکایت دارد:
آیاغ منگ بندی حالی (پایم را بستهای ای قالی)
یوره گیم یاندی حالی (دلم را سوزاندهای قالی)
سنی کسم حالی (کاش تو را زودتر تمام کنم قالی)
اوباده گسم حالی (در روستا گردش میکردم)
روزنامه قانون، شماره ۴۱۶، یکشنبه ۱۴اردیبهشت 93، صفحه 6 (فرهنگ اقوام)
مطالب مرتبط:
شرح حال سید مهدی حسینی (هزاری) بعد از برگشت از سفر 8 ماهه خود
هزاری عزیز، بزرگ مرد رنجی که در سفر کشیدی و تلاشت ستودنیست و به جرئت میگویم که کمتر کسی این همه جسارت را و سختی را به جون میخرد .
11دیماه 92 پس از از پر کشیدن مهندس سید امیر طالبی گل بر اثر سانحه انفجار مین در بیابان لوت درخواست پاکسازی منطقه رو کردیم تا امیر دیگه ای رو از دست ندیم . ویک ماه بعد حادثه به همراهی یگان 145 کرمان و استانداری کرمان وارد منطقه شدیم تا ضمن تهیه ای کلیپی از محل اتفاق و نصب تابلویی به یادبود این عزیز از دست رفته نسبت به جمع آوری وسایل به جا مانده از خودروها و امیر عزیز اقدام کنیم . برنامه با موفقیت به پیش رفت و برگشتیم ...
پس از حادثه امیر دو مورد را باید پیگیری میکردیم .
اولی حق و حقوق معنوی امیر عزیز بود و دیگری اینکه امیر دیگه ای پر پر نشود
در مورد اولین مورد با استفاده از کمک و مشاوره دوستان از طریق خانواده توسط وکیل در دادگاه در حال پیگیریست
و در مورد دومین دغدغه نیز پیگیری پاکسازی منطقه شدیم و یک ماه بعد از حادثه بود که با توجه به اعلا م پاک بودن منطقه با حضور نیروی انتظامی و استانداری به منطقه رفتیم و اینجا بود که دیگر خیالمان از تکرار این حادثه راحت شد ...
اما هنوز سه ماه از حادثه امیر نگذشته بود که در 2 فروردین 93 خبری جانمان را لرزاند ...
تیمی دیگر با خودرو در بیابان لوت بر روی مین رفت !!!!
این حادثه یک نفر فوتی به نام حمید هاشمی داشت و سه نفر زخمی که حال یک نفر بسیار وخیم بود (محمد رضا آقایاری )
تکرار این حادثه من رو بر آن داشت تا اینبار صدایم را رساتر و فریادم را بلندتر به گوش مسئولان برسانم و از آنها عاجزانه درخواست کنم تا مین نکارید . مین دشمن انسان و زمین است .... مین گل نمی دهد گل پر پر میکند ....
یک ماه کارم شده بود مین ... مین ... مین ... و لعنت به مین
سفری را با موتور انتخاب میکنم به طول 18هزار کیلومتر با شعار مین دشمن انسان و زمین
شمالغرب تا شمالشرق ایران را هدفم قرار دادم .
از مین های غرب ایران که در زمان جنگ توسط صدام کاشت شده ونزدیک به 4 دهه هست که قربانی میگیرد تا مین های شرق ایران که اکنون جان جوانان پاک ایران را میگیرد ...
در این سفر سه کار انجام میدهم :
1- عکاسی از آثار تاریخی ؛ باستانی و گردشگری هرشهرستان و گردآوری آن در مجموعه ایران من
2- تهیه گزارش از چالشها و مشکلات محیط بانان (تقدیمی به روح بزرگ سید امیر طالبی گل که همیشه حرفی برای گفتن داشت اما گوشی برای شنیدن نبود !)
3- صعود به مرتفع ترین قله هر شهرستان (تقدیمی به روح حمید هاشمی عزیز و مصدومین حوادث مین )
بازدیدی هم از مصدومین و خانواده ی قربانیان مین در طول این مسیر انجام دادم
10 تیرماه 93 به مناسبت روز ملی دماوند سفرم رو از شهر تهران آغاز میکنم
18 استان زیر طول مسیر من هستند - همه شهرهای استانهای زیر نیز پیموده میشود غیر از استان همدان که گذری بوده
استانهای قم – مرکزی – همدان – کردستان – آذربایجان غربی – آذربایجان شرقی – اردبیل – زنجان – قزوین - گیلان – مازندران - البرز - تهران – سمنان - گلستان – خراسان شمالی – خراسان رضوی و خراسان جنوبی
متاسفانه به دلیل طول کشیدن بیش از حد برنامه در شمالغرب ایران و ورود جبهه هوای سرد و بارشهای برف در ارتفاعات . رشته کوه البرز را به طور کامل از برنامه فعلی حذف میکنم
یعنی استانهای زنجان - قزوین – البرز- تهران – سمنان –و حتی شهرهای جنوبی استانهای شمالی البرز
در تاریخ 30 دیماه 93 به شهر مشهد رسیدم که مصادف شد با ایام 28 صفر شهادت پیامبر اسلام و امام حسن و امام رضا
موتورم به تعمیر افتاده بود
و تا 6 آذرماه 93 درگیر تعمیر موتور شدم
در 7 دیماه مسیرم رو به سمت بیرجند استارت زدم
در تلاش بودم تا در مراسم سالگرد مهندس سید امیر طالبی گل که 10 دیماه می باشد به شهر بیرجند و در سر خاک آن عزیز حضور یابم و فردای آن روز برنامه ام را در محل حادثه (تنگ امیر ) به پایان ببرم
اهداف و درخواستهای من در این سفر :
آگاه سازی جامعه از خطرات مناطق آلوده به مین
درخواست جلوگیری از کاشت مین در بیابان لوت و پاکسازی مناطق آلوده
حمایت از مصدومین و خانواده های قربانیان اینگونه حوادث
احتساب عنوان شهید برای قربانیان مین
معرفی گردشگری "مسوولیت پذیر" ؛پیمایش مناطق، بازدید از آثار فرهنگی و طبیعی، و عکاسی بدون تاثیر تخریبی بر محیط
معرفی گردشگری ؛ صنعت بدون دود کش به عنوان محور توسعه اقتصاد ملی و راهکاری برای کاهش وابستگی به نفت
واینک در پایان این سفر از تمامی دوستان و همراهان عزیزم که همیشه و در همه حال همراهیم کردند سپاسگذاری میکنم
تشکر ویژه دارم از دوستانی چون استاد کاوه فرزانه عزیز - سید مجتبی شمس آبادی - وحیده برگی - حسن خراشادی - مهشید بستانی - وحیدثابتی - رضا عمیدیان - سیاوش بیجاری - علی چراغی که از ابتدای برنامه ریزی این سفر تا پایان این راه همیشه و در همه حال همراه و پشتیبانم بودند
و خانواده عزیزم که این فراق رو تحمل کردند و حتی با وجود گرفتاریهای روزمره زندگی در مسیر سفر همراهیم کردند و به جد حضورشون در مابین این سفر دلگرمی دهنده ادامه سفر و تحمل ناملایمات های سفر بود
و اینک در حال تدوین مشکلات و بررسی مواضع به صورت یک کتاب تقدیمی به امیر عزیز برای ارائه به سازمان محیط زیست و وزارت کشور میباشم .
به امید زمین بدووون مین
یک اندیشکده معتبر آمریکایی در گزارشی نوشت: واشنگتن در خطر از دست دادن متحدین سنی عرب خود در منطقه به خاطر «محور مقاومت ایران» است. تقابل ایران و یمن به گزارش جنگ نرم و عملیات روانی؛ اندیشکده «امریکن اینتر پرایز» چندی قبل طی گزارشی تحلیلی تحت عنوان «نبرد نرم ایران و حوثیها سیاستهای آمریکا در…
بسم الله الرحمن الرحیم
مجمع عالی جوانان ایران میدان تاخت و تازهای سیاسی و شهرک سینمایی کارگردانان سیاسی و حزب گرا نیست دکتر رضا علوی تهرانی گفت اگر ناگفته ای را حاجت بیان بود دیگر لقب ناگفته ها را برخود نمی گرفت ؟سرپرست مجمع عالی جوانان درواکنش به برخی اعتراضات بی مورد و ناشایست پرسنل و شایعات کاذب در خصوص موضوعات حقوقی گفت :سالهاست که ورودی حوزه های گزینشی و استخدامی کشور با نماد قرمز ممنوعیت استخدام مسدود شده است و صدایی از اشتغال و گزینش و حکم کارگزینی و میز کارمندی به گوش نمی آید .آقای علوی تهرانی تصریح کرد :امروز اگر چراغ استخدام در مجمع عالی جوانان ایران روشن شد فقط به هدف خدمت و امید بخشیدن به روحیه تضعیف یافته جوانان بود و حتی اجازه ندادیم که بنام گزینش حتی ریالی در قالب مادیات هزینه نمایند اما در کمال کم لطفی و نهایت تأسف عمیق شاهد اعتراضات بی مورد و بی اساس بعضی ازتأییدشدگانی هستیم که به خیال پوچ ما با اهداف خدمت به جوانان آمده اند اما غافل از آنیم که چه عابدانی در این معبد به نیت تخریب و با قصد جسارت به خدمت قامت ایستاده اند و سجده گزار کاذب جامعه جوانان شده اند عضو ارشد مجمع عالی جوانان ایران خطاب به شایعه سازان و بدل کاران مدعی خدمت گفت هر کس که مدعی است که مسئولان ارشد مجمع به حقوق مالی مجمع دخول شده اند و در حق ایشان کوتاهی کرده اند هنوز هم دیر نشده است و می توانند مانند دخول گران به این حقوق مداخله نمایند و به رسم وفا به مقتدایان خود که از ذخایر مالی مجمع منفعت اندوزی کرده اند ملحق شوند .
دکتر علوی تهرانی خاطر نشان کرد : اگر بخواهیم فرمول خدمت صادقانه را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم بی شک امشب دلربای دلدادگان واقعی خدمت خواهیم شد .ایشان درتوصیف صداقت گفتارو خدمت صادقانه افزود : اگر عقده های دل بیرون بریزد عقیده های درون پاک خواهد شد و اگر عقیده پاک باشد هیچ عقده ای به دل راه نخواهد یافت و دل وقتیکه عاری از عقده شود پاکدلی بر قلب و درون ما حاکم میگردد و پاکدلی هم نمودار حقیقی صداقت گفتار و صحت کرداراست و زمانی کردار و گفتار متحد گردند قطعا و قوع هر عمل صالحی دور از انتظار نخواهد بود و هیچ عملی هم صالح تر از توفیق یافتن خدمت به خلق نیست .دکتر علوی تهرانی عضو قضات برجسته قوه قضائیه و سرپرست مجمع عالی جوانان ایران هم اکنون در حال ایراد سخن میباشد .
آقای دکتر رضا علوی تهرانی با تشریح آیه ی حق و تفسیر این آیه شریفه که فرموده است جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا حق آمد و باطل نابود شد به درستی که حق نابود شدنی است. و ایشان خاطر نشان کرد میدان حقانیت به روی حق گویان و حق بینان و کسانی که به ندای حق لبیک گفته اند باز خواهد بود و هر کس که مدعی خدمت واقعی باشد میداندار این میدان مقدس است آقای علوی تصریح کرد با عنایت به اینکه بعضی از همکارانی که تازه گزینش شده اند و دستشان به دستگیره ی درب مجمع عالی جوانان ایران نرسیده است امروز با صراحت کامل ادعای حق و حقوق نموده اند و ضمن اینکه خودشان را در حقوق مجمع سهیم واصل دانسته اند سهامداران واقعی را از سهم خود عزل نموده و ضمن عزل آنان متهم به دخول حقوقی دانسته اند.عضو قضات برجسته ی قوه قضائیه گفت از ارشدترین مقام ناظر راهبردی مجمع و ریاست محترم هیئت عالی نظارت صالحانه و عاجزانه خواهان و خواستارم در خصوص هتک حرمت هایی و نسبت های ناروایی که به ایشان و همکاران ذیربط وارد نموده اند را پیگیری نموده و کمترین رسیدگی به تخلفات این خاطیان ریزش نیرو و عزل آنان از حوزه ی خدمتی در مجمع عالی جوانان ایران در مد نظر خود قرار دهد سرپرست مجمع عالی جوانان ایران با بیان ناگفته های دردناک همکاران خطاب به مسئولین ارشد مجمع تصریح کرد آن دسته از عزیزانی که مدعی هستند در جریان بازرسی ویژه پرونده ی دانشمند شهید احمد قدوسی اعضای ارشد مجمع که خالصانه در راه حفظ حریم و انتقام خون به ناحق ریخته ی همکارشهیدشان گام برداشته اند و ایشان را متهم به دخول مالی در این بازرسی نموده اند قاطعانه اینجانب آمده ام در تمام محافل قضایی و سیاسی و اجرایی کشور در مقابل آنان ایستادگی نموده و جوابگو باشم . آقای علوی تهرانی همچنان در خصوص دریافت حقوق پرسنل مجمع عالی جوانان ایران خاطرنشان کرد هیچ حقی بی حاصل و بی نتیجه و فدایی نکرده در تحقق آنان کوتاهی نخواهد شد و کسی که واقعا در این حقوق سهیم باشد بی قید و شرط حقوق ایشان محقق خواهد شد آقای علوی از شورای بازرسی مجمع عالی جوانان ایران و بازرس ویژه و امنیتی مجمع خواستار رسیدگی به موضوعات پیش آمده شد و خاطر نشان کرد از این همکاران ارجمند که در حفظ امنیت و ایجاد عدالت و پایداری در مجمع عالی جوانان نقش تأثیرگزاری را ایفا می کنند خواستار و خواهشمندم که در خصوص رسیدگی به پرونده های شورای گزینشی مجدد آنها را بازبینی نموده و به طور سریع نسبت به اجرای طرح ریزش نیرو و ابطال پروند های گزینشی که مغایر با دستورات و آئین نامه ی گزینشی و استخدامی جمهوری اسلامی ایران می باشند اقدام نمایند .
آقای علوی در خاتمه از حضور همه ی عزیزان و بزرگواران ،اساتیدبرجسته،دانشجویان و به ویژه عالی ترین مقام نظارتی و ریاست هیئت عالی نظارت راهبردی جوانان عذر خواهی نمود و تندی لحن بیانش را فشار بیان ناگفته هایی دانست که بر زبان آورد زیرا که ناگفته ها نباید بر زبان جاری نمود .