حوادث این رمان در قرن بیست و سوم میلادی میگذرد و هسه خواننده را با خود به سرزمین کمال مطلوب که به آن نام کاستالیا داده، میکشاند، سرزمینی که مشتاقان عالم معنا، دور از غوغای جهان در آن سکونت دارند؛ این سرزمین نمایشی از تلفیق فلسفه غرب با عرفان شرق، زیبایی با افسون، فرمولهای دقیق علمی با ترنم موسیقی است. سرگذشت قهرمان کتاب سرگذشتی است که هسه خود آرزوی آن را در سر میپروراند. نظر هسه آن است که بشر در هیچ مرحلهای از زندگی نباید عقب بماند و پیوسته باید در دایرهای جدید نفوذ کند، همچنان که در «بازی مهرهٔ شیشهای» مهرهها باید پیوسته پیش بروند، زیرا سرشت توقف را نمیشناسند.
قرن من نوشته:گونتر گراس
گونتر گراس در مجموعه داستانش با عنوان قرن من صد داستان کوتاه نوشته که هر کدام مربوط به یک سال از قرن بیستم میلادی است. این داستانهای کوتاه به دلیل تعدد موقعیت شخصیتها و مشاغل آنها و حوادث مختلفی که برایشان رخ میدهد تنوع دارند. در هر داستان به یکی از مسائل مهم آن سال از قرن بیستم پرداخته شده و راویان عمدتاً نه افراد سرشناس و مهم قرن، بلکه افرادی از لایه های فرودست اجتماع هستند. همچنین راوی چند داستان خود گراس است. این اثر نوعی تاریخ نگاری از پایین محسوب می شود.[گراس در این مجموعه داستان از چند صدایی استفاده کردهاست
نام من سرخ نوشته:اورهان باموک
پاموک در رمان نام من سرخ بخشی از تاریخ ترکیه در زمان امپراطوری عثمانی را به تصویر کشیدهاست. در این رمان، تکنیک چند صدایی روایتِ حوادث مختلف را توسط شخصیتهای رمان ممکن کردهاست.
پاموک در این رمان نقطه مشترک تاریخ ترکیه و ایران را در نظر داشتهاست. نویسنده به شرح عشق و قتل در این رمان پرداختهاست.
چگونگی روابط بین دو فرهنگ غرب و شرق از دیگر موضوعات این رمان است که از زبان نقاشان روایت میشود.
پاموک در گفتگو با مجله نافه درباره انگیزه خود از نوشتن این رمان گفتهاست «بین ۷ تا ۲۲ سالگیام میخواستم نقاش شوم. بعدها وقتی نویسنده مشهور ترک شدم همیشه دوست داشتم درباره لذت نقاشی بنویسم. میخواستم توصیف کنم که نقاشی کردن چه حسی دارد و یک نقاش چه عقایدی دارد.»
برای اینکه دست کمک کننده را ستایش کند دست دعا کننده را می کوبد!
خب چرا؟
اگر دستی اهل دعا نباشه اهل کمک نیست.
چرا نگاه زیبا به یک پازل از دین مثل کمک به دیگران باید به تخریب پازل دیگر مثل نماز برسه؟
میگه حج نرو و کمک کن٬ حج هم تعطیل٬ نماز هم تعطیل٬ عبادت تعطیل٬ فقط اگر به فکر دیگران بودی مسلمانی و دین را فهمیده ای و الا نه.
قبلا هم این کارها رو یک نفر کرده. برای اینکه جهاد رو ببره بالا و تشویق کنه که مردم بیان سمت جهاد از نماز کم گذاشته. دیگه نماز خیر العمل نیست. نهایتا از خواب بهتره!
بازنشر مطلبی که تحقیر یا تمسخر یک دستور دینی در آن هست٬ حتما جالب نیست.
دکتر مهدی سلطانی.ترانه علیدوستی، شهاب حسینی، مصطفی زمانی،پریناز ایزدیار و محمد پاک نیت از جمله بازیگران این مجموعه شبکه نمایش خانگی هستند.در خلاصه داستان این سریال آمده است: در تندباد حادثه، عشق اولین قربانی است. داستان این مجموعه شبکه نمایش خانگی در سال 1332 رخ می دهد.حسن فتحی پیش از این سریالهایی چون «زمانه»، «در مسیر زاینده رود»، «اشکها و لبخندها»، «میوه ممنوعه»، «مدار صفر درجه»، «شب دهم»، «پهلوانان نمیمیرند» و فیلمهای سینمایی چون «یک روز دیگر»، «کیفر»، «پستچی سه بار در نمیزند» و «ازدواج به سبک ایرانی» را کارگردانی کرده است.
شناسه خبر2443541 دوشنبه 24 آذر 1393- 11:50
من و آقاییم کنار هم رو سن مناظره ی روز دانشجــــــــــــــــــــــــــــــــــــو، دانشگاه آقاییم...
سعی کردم عکسی بذارم که چهره هامون چندان مشخص نباشه...
نکته نوشت مهم: دوست ندارم وقتی خودمون یه دنیا حکایت اخلاقی و حکمت دینی و سخن بزرگان داریم از داستان های وارداتی استفاده کنم اما یاد سخن حضرت امیر (ع) افتادم اونجا که فرمودند حکمت رو از منافق هم باشه بگیر، حقیر هم این داستان کوتاه خارجی رو گذاشتم....
تکراری شاید باشد اما تذکر توصیه ی قرآن حکیم هست، تذکر یعنی یادآوری کردن...
زود قضاوت نکن...
پسر بچه ای وارد یک بستنی فروشی شد پشت میزی نشست.
پیشخدمت یک لیوان آب برایش آورد.پسر بچه پرسید یک بستنی میوه ای چند است؟
پیشخدمت پاسخ داد 50 سنت پسر بچه دستش را در جیبش کرد وشروع به شمردن کرد
بعد پرسید یک بستنی ساده چند است؟
در همین حال تعدادی از مشتریان در انتظار میز خالی بودند.
پیشخدمت با عصبانیت پاسخ داد 35 سنت پسر دوباره سکه هایش را شمرد وگفت لطف کنید یک بستنی ساده پیشخدمت بستنی را آورد و به دنبال کار خود رفت.
وقتی پیشخدمت بازگشت از آنچه دید حیرت کرد.آنجا در کنار ظرف خالی بستنی 2سکه 5 سنتی
و 5 سکه یک سنتی گذاشته شده بود برای انعام پیشخدمت.
به عمل معرفی اشخاص داستان و پرورش آنها در جهت مورد نیاز داستان، شخصیت پردازی میگویند. شخصیت یکی از ستون های یک داستان است . و شخصیت پردازی کار سختی برای داستان نویس است . آنقدر این موضوع اهمیت دارد که عنصر شخصیت تبدیل شده به کی از عناصر شش گانه داستان و همینطور قدرت تحلیل و نگاه یک نویسنده را میتوان از شخصیت پردازی او در کارهایش شناخت . اگر در داستان انگیزه ها مطرح باشد شخصیت مطرح است.
هر چه شناخت آدم از شخصیت های مختلف بالا باشد ، قطعا میتواند در داستان شخصیت را دقیق تر توصیف کند و نشان بدهد . به عنوان مثال شما یک درخت را از نزدیک دیده اید و برگها و تنه آن را لمس کردید . زیر سایه آن استراحت کردید . وقتی میخواهید آن درخت را در داستانتان توصیف کنید هم جزئیات را و هم احساس خود را از آن درخت بیان میکنید . و توصیف شما دقیق و تصویری و زنده میشود . و از حالت کلی و توصیف بی فایده در میآید .
برای پرداخت و توصیف شخصیت هم شما باید شخصیت ها را بشناسید . حتی از نزدیک با شخصیت هایی که میخواهید آنها را توصیف کنید برخورد داشته باشید . تا شخصیت داستان شما زنده و پویا و از طرف مخاطب درک شود و مخاطب با او احساس نزدیکی کند. برای پرداخت شخصیت در داستان ها چهار راه عمده وجود دارد :
1-عمل و کنش آنها (انگیزه اعمال هم مهم هستند)
2-صحبت و گفتگوی شخصیت
3-دادن اطلاعات مهم درباره ظاهر او
4-اظهار نظر دیگران درباره او و نوع رفتار با او.
چند راه فرعی هم برای شخصیت پردازی وجود دارد . یکی از آنها حس گیری نویسنده است. یعنی نویسنده خود را جای شخصیت بگذارد. حس گیری در سبک رئالیسم پیشینه زیادی دارد. یکبار نویسنده ای برای درک شخصیتی که در داستان قرار بود مسموم شود ، سم ضعیف شده به خود تزریق کرد ! (عجب نویسنده ی... )
اما بر اساس پیشنهاد بسیاری از نویسنده های حرفه ای ، برای شخصیت پردازی در داستانتان از شخصیت های زنده که دیده اید و با آنها در ارتباط هستید ، شخصیت داستانتان را بسازید .
نکته دیگر : تحول در شخصیت در داستان سه نوع است . تحول در منش . تحول در سرنوشت. تحول در عقاید.
پیشنهاد خودم این است که آدم هر چه ارتباطش با مردم بیشتر و صمیمی تر باشد ، آدم ها را دقیق تر و بهتر میشناسد . مثل آنهایی که تاجر هستند آن هم از نوع اصیل و قدیمی، که واقعا روانشناس های حرفه ای و مردم شناس های دقیقی هستند . خلاصه شخصیت پردازی خیلی مهم است . خیلی از داستان های بزرگ از شخصیت های خاص و دقیق خود بزرگ شده اند. البته همانطور که در ابتدای نوشته ذکر شد شخصیت پردازی کار ساده ای نیست .
بخش دیگر مطالعه کتب شخصیت شناسی و روانشناسی آدم ها است . کتب بسیاری هم درباره شخصیت پردازی از نگاهی فنی و هنری وجود دارد. اما من دو کتاب جامع و علمی میشناسم که بسیار خوب هستند. کتب نظریه های شخصیت دوان شولتز و یا روانشناسی روابط انسانی رابرت بولتون دو کتاب دقیق و جامعی هستند . این کتب در رشته روانشناسی کتب مهم و بزرگی هستند.درباره شخصیت حرف و نظریه بسیار بسیار بسیار زیاد است . اما تا حد مقدماتی و کلی در باب شخصیت در داستان به همین بسنده میکنیم .
در آخر، هیچ چیز ارتباط صادقانه و صمیمی با شخصیت های دور و اطرافمان، و پرسیدن از آرزو هایشان، و از غم و شادی شان، و از خواسته هایشان، نیست. مخصوصا برای ما که اسم خود را گذاشتیم نویسنده !
ان شاءالله ادامه دارد...